استرس همیشه هم بد نیست !

image

استرس یکی از واژه هایی است که با کمترین تغییرات از زبان انگلیسی به زبان های دیگر راه پیدا کرده است.
همه ما واژه «استرس» را در زندگی روزمره بارها و بارها به کار برده ایم اما این واژه در روانشناسی چه معنایی دارد؟ آخرین باری که از واژه استرس استفاده کردید چه زمانی بود؟ اگر امروز نبوده باشد، قطعا طی همین چند روز گذشته بوده. شاید شما هم از خودتان پرسیده باشید که این «استرس» چیست که وقتی اتفاق خوشایندی مانند ازدواج برای ما پیش می آید می گوییم استرس داریم، وقتی رخدادی ناراحت کننده مانند آسیب به دوستی رخ می دهد، می گوییم استرس داریم و حتی گاهی وقتی هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده، مانند وقتی که منتظر برگزاری مصاحبه شغلی هستیم، باز هم احساس می کنیم استرس داریم. اصلا آیا استفاده از واژه «استرس» در همه این موقعیت ها درست است؟

اگر نگاهی به تاریخچه واژه استرس بیندازیم، متوجه می شویم که این واژه پیش از اینکه در روانشناسی کاربرد داشته باشد، در مهندسی و فیزیک استفاده می شده است. به این معنا که فشاری که به ماده وارد شده و باعث تغییر شکل در آن می شود را استرس می نامند؛ اما این اصطلاح، در روانشناسی نخستین بار توسط هانس سلیه در ۱۹۳۶ به کار گرفته شد. البته سلیه از این اصطلاح برای توصیف واکنش های متعدد فرد در رویارویی با محرک های محیط استفاده کرد؛ اما واقعیت این است که تعریف او بیش از حد گسترده و البته تا حدی نیز مبهم بود.

بعدها تعاریف دقیق تر و مشخص تری از این واژه بیان شده است. برای نمونه استپتوی استرس را به این شکل تعریف کرده است: «هنگامی که الزامات مربوط به یک فعالیت، فراتر از توانایی های فردی و اجتماعی افراد است، پاسخ هایی ارائه می شوند که به آن استرس می گویند.»

جالب آنکه استرس یکی از واژه هایی است که با کمترین تغییرات از زبان انگلیسی به زبان های دیگر راه پیدا کرده است. در واقع نه تنها تجربه استرس جهان شمول است، که خود این اصطلاح نیز جهان شمول و فراگیر شمرده می شود! اما بگذارید کمی روی تعریف استرس و ابعاد این تعریف تأمل کنیم

یک

در ارتباط با همین تعریف ذکر چند نکته ضروری است. همانطور که از مثال نیز متوجه شده اید، ادراک استرس می تواند از فردی به فرد دیگر تفاوت داشته باشد. مثلا برای فردی که به تازگی گواهینامه راننندگی گرفته، راندن ماشین برای مسافتی کوتاه نیز تجربه ای توانفرسا و پراسترس است اما همین کار برای راننده ای ماهر و باتجربه استرسی به دنبال ندارد. بر همین مبنا نیز قضاوت درباره وجود استرس در یک موقعیت و داشتن برآوردی از میزان آن، نیازمند این است که ما بتوانیم آن موقعیت را از دریچه چشم دیگری تماشا کنیم.

دو

نکته دوم آنکه در این تعریف پاسخ های فرد در برابر محرک های بیرونی در هیچ قالبی قرار داده نشده است. در واقع نوع واکنش ها نیز می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت و متغیر باشد. گاهی این واکنش ها دیده می شوند اما گاهی حتی قابل مشاهده نیز نیستند. گاهی به راحتی شناسایی می شوند و نشان از استرس هستند اما گاهی واکنش های مشاهده شده شبیه واکنش فرد در زمانی است که عصبانی است. گاهی واکنش ها هیجانی هستند اما بیشتر واکنش ها نمود جسمانی پیدا می کنند.

سه

نکته دیگری که با کمک همین تعریف می توان به آن رسید، یکی از بحث های مهم درباره استرس است؛ اینکه زندگی این روزها استرس بیشتری در مقایسه با زندگی در گذشته بر ما وارد می کند. واقعیت این است که هر چه موقعیتی که ما در آن زندگی می کنیم، توانایی ها و مهارت های بیشتری را از ما طلب کند، امکان اینکه ما دچار استرس شویم، بیشتر خواهد شد.

برای نمونه شما این روزها ناچارید مهارت هایی را یاد بگیرید که تا چند دهه قبل یا حتی چند سال قبل نیازی به دانستن آنها نداشتید. مهارت استفاده از فناوری های گوناگون یا حتی مهارت زندگی در آپارتمان، کار کردن در محیط های کاری مختلف، همه و همه در شدت گرفتن استرس اثر خواهند گذاشت.

چهار

نکته امیدبخش این تعریف آنکه ادراک استرس در موقعیت های مختلف، نسبت مستقیمی با ادراک توانایی های ما دارد؛ به این معنا که هر زمان ما توانایی انجام کاری را داشته و البته به این توانایی خود نیز اعتماد داشته باشیم، احتمال داشتن استرس در زمان انجام آن کاهش می یابد.

این نکته از آن جهت امیدبخش است که با بالا بردن توانایی های خود می توانیم به میزان زیادی از استرس های وارد شده بر خودمان کم کنیم. البته شاید با خود بگویید که در برخی موقعیت ها امکان افزایش توانایی ها برای کاستن استرس ممکن نیست؛ حق با شماست. تنها راه مدیریت استرس، افزایش توانمندی ها نیست بلکه راه های دیگری نیز برای مدیریت استرس وجود دارد. در روانشناسی به این راه ها راهکارهای مقابله با استرس می گویند.

و اما نکته پایانی

تجربه استرس به خودی خود نه تنها بد نیست که بسیار هم خوب است؛ چرا که به ما انگیزه می دهد تا برای یافتن آرامش بیشتر توانایی های خود را افزایش دهیم؛ اما گاهی استرس می تواند عوارض شدیدی بر جای بگذارد. این زمانی است که استرس وارد شده آنقدر شدید است که فرد تصور می کند امکان مدیریت آن را به هیچ عنوان نخواهد داشت. در این وضعیت بروز علائم جسمانی از شایع ترین واکنش هایی است که روی می دهد. البته متاسفانه این علائم جسمانی همیشه در حد مشکلات گوارشی یا ریزش مو باقی نمی ماند و گاهی به مشکلات قلبی یا بیماری های پیچیده تر نیز می انجامند و نه تنها باعث از دست رفتن سلامتی می شوند، که حتی زندگی را تهدید می کنند.

شیوا امینی، کارشناس ارشد مشاوره
شبکه اینترنتى آفتاب

منتشرشده در خواندینهای علمی | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای استرس همیشه هم بد نیست ! بسته هستند

کمبوجیه هخامنشى گشایشگر مصر

با ارزش ترین پیشامد روزگار فرمانروایی وی، گشایش مصر بود. سپاه او در ماه مه سال ۵۲۵ پیش از میلاد خود را به پلوزیوم رساند و با سپاه مصر درگیر شدند و سرانجام بر سپاه پسامتیخ سوم چیره شد. در ماه ژوئن سال ۵۲۵ پیش از میلاد، سپاه او با پیمودن دره نیل از شمال به جنوب، سراسر مصر را بدست آورد.
کمبوجیه دوم ( پادشاهی: ۵۳۰ تا ۵۲۲ پیش از زایش)، دومین شاه دودمان هخامنشی و آغازکننده دودمان بیست و هفتم مصر و فرزند بزرگتر کوروش بزرگ و کاساندان است.

نامimage

نام کمبوجیه در زبان پارسی باستان کامبوجیا، در زبان ایلامی کانبوزیا، در اکدی کامبوزیا و در زبان آرامی «کنبوزی» خوانده می شد. این نام در یافته های مصری و سغدی کنبوت و کمبوت و در یونانی کامبیسیس بوده است. از کهن نگاران زمانه اسلامی، ابوریحان بیرونی نام این شاه را «قُمب سوس» و «قُمبوزِس» و ابوالفرج بن عبری آن را «قُمباسوس بن کوروش» نوشته اند.

برپایه دیدگاه برخی از دانش پژوهان، ریشه این نام ایلامی است. در هنگامی که پژوهشگران دیگری از دسته ارنست هرتسفلد، فریدریش فون اشپیگل و جیمز هوپ مولتن، آن را با تبار های سانسکریت زبان نامیده به کمبوجه، که در شمال باختر هند زندگی می کنند، در پیوند می دانند و بر این باورند که «کمبوجیه» گونه ستایشی نام این تبار است. ولی ریچارد نلسون فرای این دیدگاه را نادرست می داند و باوردارد که پیش تر نیز نام دو تن از هخامنشیان، کمبوجیه بوده است و گزارش های بودن کمبوجیه در خاور ایران هنوز پذیرش نشده اند.

کمبوجیه پیش از پادشاهی، در دوران فرمانروایی پدرش کوروش، عنوان «شاه بابل» را داشته و جانشین آینده پادشاه بوده است و پس از مرگ پدرش، جانشین وی شد. البته جانشینی در زمان هخامنشیان با پسر بزرگتر نبوده بلکه به خواست فرمانروا وابسته بود و او از میان فرزندانش یکی را به جانشینی برمی گزیند. هرچند گزینش نخستین پسر رایج بود ولی اینگونه نبود که ناگزیر فرزند بزرگ پادشاه بعدی شود و در گاهی از زمان ها فرزندان دیگر به پادشاهی می رسیدند.

سرشت کمبوجیه

در باره کیستی و منش کمبوجیه افسانه ها و یاوه گویی های نادرست فراوانی بازگویی شده که انگیزه آن برای کهن نگاران یونانی دشمنی و رشک و برای مصریان آزردگی از کم نمودن دستمزد آیین مداران و درآمد های نیایش گاه های مصری به فرمان وی می تواند باشد، ولی گزارش دیگری که بازگفتی راستین تر از کمبوجیه نشان می دهد سنگنبشته روی تندیس اوجاهورسنت (از مردان توانمند و پزشک دربار مصر باستان) است که کمبوجیه را به مانند یک فرعون مصر و پادشاهی خیرخواه معرفی می کند، و فروزه هایی همچون «آورنده سامان »، «پاسدار آیین های مردمی و دینی» و « به دور از تندخویی » یاد می کند. این در هنگامی است که تاکنون هیچگونه گزارش و گواهی از بنمایگان مصری، درباره پرخاش و ویران کردن معابد مصر به دست کمبوجیه بدست نیامده است و این راستینگی ها برپایه نشانه های کهن نگاری و یافته های گواهمند به جای مانده از آن زمان، با آنچه از روی بد اندیشی از وی بازگو نمودند نا همسانی چشمگیری دارد.

به گفته مری بویس، کمبوجیه آدمی سختکوش بود و در آیین گذاری و گرامی داشتن آیین ها و آداب مردمان می کوشید.

پیشامد های زمانه وی

با ارزش ترین پیشامد روزگار فرمانروایی وی، گشایش مصر بود. سپاه او در ماه مه سال ۵۲۵ پیش از میلاد خود را به پلوزیوم رساند و با سپاه مصر درگیر شدند و سرانجام بر سپاه پسامتیخ سوم چیره شد. در ماه ژوئن سال ۵۲۵ پیش از میلاد، سپاه او با پیمودن دره نیل از شمال به جنوب، سراسر مصر را بدست آورد. کمبوجیه پس از چیرگی بر مصر، سازماندهی و آرامش را استوار کرد و رامیاری آسان گیری دینی پدرش را در پیش گرفت. برپایه داد های کهن مصر، او «فرعون مصر» نام گرفت.

نوشته های روی تندیس اوجاهورسنت که امروزه در نمایشگاه واتیکان نگهداری می شود، نشان می دهد که رامیاری کمبوجیه در مصر، بی کم و کاست پیرو رامیاری پدرش کوروش در بابل بوده است. کمبوجیه به اوجاهورسنت دستور داد که فرنام های پادشاهی را برای او بیاورد تا خود را با فرعون های پیشین هم تراز کند.

درباره کمبوجیه، بنمایگان مصری با گفته های هرودوت ناسازگار است. زیرا بنمایگان مصری نشان می دهند که مصریان، کمبوجیه را همچون فرعون نوینی از دودمان بیست و هفتم مصر پذیرا شدند و او نیز به آیین های بومی و دینی مصری ها سپاس گذاشت. اما هرودوت او را کسی ستمکار و دچار بیماری روانی پارانویا یاد می کند که با بن مایگان مصری و سنگنبشته های به جا مانده از آن زمان ناسازگار است که می تواند از روی رشک و دشمنی باشد چون با راستینگی برابری ندارد.

افسانه لشگر کم شده کمبوجیه در آفریقا

کامبیز، فرزند کوروش، پنجاه هزار سرباز را از بخش «تبس» به «سیوا» فرستاد تا با پیروان پرستشگاه آمون در مصر که یکی از ساتراپ ها یا استان های ایران به شمار می رفت و در این زمان سر به شورش برداشته بودند رویارویی کند.

پس از آن که سپاه هخامنشی مصر را بدست آورد ، دو شاخه از آن به سوی حبشه در جنوب مصر و بخش کارتاژ (تونس امروزی) در باختر بیابان بزرگ آفریقا روانه شد. سپاهیان راهی شده به حبشه، آن کشور را خراجگزار شاهنشاهی پارس کردند و پیروزمندانه بازگشتند، ولی از لشکریان فرستاده شده به باختر هیچ گزارشی به دست نیامد؛ گویی بیابان بزرگ دهان باز کرده و آنان را فرو برده بود؛ که به آنها چفته کژپیمانی و شکست پیمان و یا گریز از نبرد زده شده بود، ولی گذر زمان سزاواری و جوانمردی آنها را اُستانش نمود و پرده از راز آنها برداشت.

تا این که یک رویداد در گرماگرم نبردهای جنگ جهانی دوم در دهه ۴۰ ترسایی نخستین نشانه های سپاه گمشده پارسی را نمایان ساخت.

در این بازیابی ، در کنار بقایای پیکرهای سربازان تنومند، اندازه بسیاری از ساز و برگ ارتشی از دسته جنگ افزار های مفرغی، دستبند های سیمین، گوشواره ها به همراه سَدها استخوان در یک بخش بزرگ بیابانی در بخش بیابانی دور افتاده باختر مصر هویدا شده که بر پایه گواهات کهن نگاری، بقایای سربازان ایرانی کامبیز دوم، پادشاه هخامنشی ایران باستان است. این سربازان در ۵۲۵ سال پیش از زادروز مسیح از برای گرفتار شدن در یک توفان شن، زنده در زیر لایه های شن بیابان به خاک سپرده شده بودند.

پیکرها و استخوان های سربازان را در یک گودال یافتند گودالی که همچو یک پناهگاه نیادی می باشد؛ و آن یک خاره به درازا ۱۱۴.۸ فوت و ۵.۹ فوت پهنا و ۹.۸ فوت ژرفا یافتند. از این پناهگاه های نیادی فراوان در بیابان یافت می شود، این یکی در آن بخش تنها پناهگاه بوده است و اندازه آن برای پناه بردن و درپناه ماندن از توفان شن پسندیده است؛ و سربازان به آن پناه بردند ولی توفان شن به اندازه ای بود که این پناه گاه برای در درپناه ماندن بسنده نبوده است.

پس از آن یک باستان شناس مصری، شماری دشنه و سرنیزه مفرغی و چندین کمان پیدا کرد.

هرچند آنها ابزارآلات کمی پیدا کردند، این ابزارآلات بسیار گرانمایه بودند، چراکه آنها ابزار آلات ابتدای هخامنشیان بوده و روزگار آنها به زمان کامبیز ـ کمبوجیه ـ برمی گردد که در یک بخش نزدیک سیوا در زیر ماسه ها به دست آمده اند.

اینگونه راز ناپدید شدن لشگر کمبوجیه پس از گذشت سده ها آشکار و نمایان شد.

آرامگاه کمبوجیه در پاسارگاد می باشد و وی در آنجا به خاک سپرده شده است.

نگارنده : علی پورزارع گل نشینی

منتشرشده در خواندنیها | دیدگاه‌ها برای کمبوجیه هخامنشى گشایشگر مصر بسته هستند

آنان که به گره ها اشاره مى کنند !

image
می گویند در اوایل انقلاب فرانسه، سه نفر محکوم به اعدام با گیوتین شدند.
آن ها عبارت بودند از روحانی، وکیل دادگستری و فیزیک دان.️

در هنگامه ی اعدام، روحانی پیش قدم شد، سرش را زیر گیوتین گذاشتند، و از او سؤال شد: حرف آخرت چیه ؟
گفت : خدا …خدا…خدا…او مرا نجات خواهد داد!
وقتی تیغ گیوتین را پایین آوردند، نزدیک گردن او متوقف شد. مردم تعجب کردند، و فریاد زدند: آزادش کنید! خدا حرفش را زده!
و به این ترتیب نجات یافت.
نوبت به وکیل دادگستری رسید، از او سؤال شد: آخرین حرفی که می خواهی بگویی چیست؟
گفت : من مثل روحانی خدا را نمی شناسم، ولی درباره عدالت بیشتر می دانم، عدالت …عدالت …عدالت…
گیوتین پایین رفت، اما نزدیک گردنش ایستاد! مردم متعجب، گفتند: آزادش کنید، عدالت حرف خودش را زده!
وکیل هم آزاد شد.
آخر کار نوبت فیزیک دان رسید، سؤال شد: آخرین حرفت را بزن !
گفت: من نه روحانیم که خدا را بشناسم و نه وکیلم که عدالت را بدانم، اما من می دانم که روی طناب گیوتین گره ای است که مانع پایین آمدن تیغه می شود.
با نگاه دریافتند و گره را باز کردند، تیغ بُرّان بر گردن فیزیک دان فرود آمده و آن را از تن جدا کرد.

✨گگفته اند : لازم است گاهی دهانت را بسته نگاه داری، هر چند حقیقت را بدانی !

?چه فرجام تلخی دارند آنان که به «گره ها» اشاره مى کنند

 

منتشرشده در خواندنیها | دیدگاه‌ها برای آنان که به گره ها اشاره مى کنند ! بسته هستند

این خوراکى ها هم سیرتان میکند هم لاغر !

 

 

image

 

 می خواهیم ۵ خوراکی سالم را معرفی کنیم که احساس گرسنگی را رفع می کنند. برخلاف غذاهای پرکالری و آماده برای تندرستی بدن تان مفید هستند و به کنترل اشتهای تان کمک می کنند.

همیشه این موضوع که شما می توانید با کمتر غذا خوردن لاغر شوید درست نیست ، گاهی اوقات کافیست فقط مواد غذایی را که استفاده می کنید را تغییر دهید تا وزنتان کم شود. خوردن غذا های کم کالری در مسئله ی کاهش وزن شما بسیار مفید است.

صدای قار و قور شکم معمولا نشانه چیزی نیست جز گرسنگی و متاسفانه این احساس ضعف شما را مجبور می کند که به سراغ کابینت های آشپزخانه بروید و خوراکی نوش جان کنید، خب این کار نتیجه ای جز اضافه وزن برای تان ندارد اما خوب است بدانیم کدام دسته از خوراکی ها جلوی ضعف و گرسنگی را می گیرند و در عین حال سالم، کم کالری و مفید هستند. خبر خوب این که می خواهیم ۵ خوراکی سالم را معرفی کنیم که احساس گرسنگی را رفع می کنند. برخلاف غذاهای پرکالری و آماده برای تندرستی بدن تان مفید هستند و به کنترل اشتهای تان کمک می کنند.

میوه بهشتی

یکی از خوراکی هایی که هم اشتها آور است و هم گرسنگی را به خوبی رفع می کند سیب است. طبق آزمایشاتی که روی ۵۸ فرد بالغ انجام شد، مشخص شدکسانی که ۱۵ دقیقه قبل از ناهار خود یک سیب می خورند نسبت به وقتی که قبل از ناهار خود ماده غذایی مشابه آن می خورند، بعد از صرف غذا احساس سیری بیشتری می کنند. به علاوه این افراد ۱۵درصد کالری کمتری حین غذا خوردن مصرف می کنند چون بخشی از احساس گرسنگی شان قبل غذا برطرف شده است. سیب یکی از مفیدترین میوه ها محسوب می شود و منبع غنی از ویتامین ها و مواد مغذی است. بنابراین خواص معجزه آسای آن را دست کم نگیرید. بد نیست بدانید یک عدد سیب متوسط تنها ۹۰ کالری دارد. ورقه های سیب خشک شده با این که تمامی خواص این میوه تازه آن را ندارند ولی می توان برای ایجاد تنوع در طعم سیب آن ها را هم امتحان کرد.

بفرمایید شیر برشتوک

اگر دنبال خوراکی هستید که تا وقت ناهار شما را سیر نگه دارد غلات کامل غذای مناسبی است که معمولا با شیر به عنوان صبحانه مصرف می شود و بسیار خوشمزه و نیروبخش است. بعضی از تحقیقات نشان می دهد، خوردن غذاهایی که حاوی غلات کامل مثل گندم و جو هستند احساس گرسنگی را رفع می کنند، پس اگر از طعم این گروه غذایی خوش تان می آید حتما آن هایی که در آن ها از غلات استفاده می شود را به عنوان میان وعده ای مناسب انتخاب کنید، این گروه غذایی علاوه بر این که میزان کالری مناسبی دارند سرشار از ویتامین و فیبر هستند.

عصرها ۱۰ آلو خشک بخورید

سعی کنید تا برای عصرانه خوراکی را انتخاب کنید که صرفا شیرین نباشد بلکه جلوی اشتهای تان را بگیرد تا با خوردن آن کمی احساس گرسنگی تان رفع شود. در تحقیقاتی که روی ۴۹ داوطلب انجام شد مشخص شد، کسانی که برای میان وعده ها آلو خشک می خورند نسبت به آن هایی که کلوچه یا شیرینی های کم کالری را انتخاب می کنند، احساس سیری بیشتری دارند. نمونه خونی که از این داوطلب ها گرفته شد نشان می دهد که خوردن آلو خشک میزان هورمونی به نام گرلین که در شدت سیری افراد موثر است را افزایش می دهد. این افراد به طور متوسط ۱۰ عدد آلو به عنوان میان وعده در روز می خوردند، پس اگر طرفدار آلو و طعم های ملس هستید برای میان وعده آلو خشک را از دست ندهید. این خاصیت آلو خشک از فیبرهای موجود در آن ناشی می شود و باید بدانید که در تغذیه وجود فیبرها برای از بین بردن اشتها ضروری است.

یک کاسه سوپ لاغرتان می کند

اگر از اشتهای تان برای غذا خوردن می ترسید می توانید یک ترفند جالب بزنید، با این که سوپ اصولا به عنوان پیش غذا محسوب می شود اما اگر قبل غذا یک کاسه از این غذای پر انرژی و پرویتامین بخورید به طور حتم بخشی از اشتهای تان گرفته می شود. بنابراین مقدار غذای اصلی که بعد آن میل می کنید، کمتر است. براساس تحقیقاتی که روی ۷۳ نفر انجام شد، افرادی که ۱۵ دقیقه قبل از غذا انواع سوپ ها مانند سوپ سبزی ها را صرف می کنند مقدار زیادی از اشتهای شان کاسته می شود و ۲۰درصد کالری کمتری نسبت به کسانی که قبل از غذا سوپ نخورده اند جذب می کنند. زنانی که در این آزمایش یک کاسه و نصفی سوپ خوردند حدود ۱۲۹ کالری و مردان با خوردن ۲ کاسه سوپ حدود ۱۷۲کالری جذب کردند. شما با خوردن سوپ هم مقدار کافی کالری دریافت می کنید و هم از منبع غنی از مواد مقوی بهره مند می شوید. محققان هنوز در مورد سوپ های پر کالری این آزمایشات را انجام نداده اند اما آن ها وقتی با سوپ های کم کالری مقایسه می شوند حدود ۴۷۰ کالری به بدن می رسانند، بنابراین سوپ را تنها در مواقعی که سرما خورده اید درست نکنید، به خصوص در زمستان از فرصت استفاده کنید و غذایی مثل سوپ را به عنوان خوراکی که اشتهای تان را کنترل می کند در برنامه غذایی هفتگی تان قرار دهید.

آجیل را آهسته بخورید و سود کنید

اگر دقت کنید وقتی آجیل می خورید یک یا ۲ ساعت احساس گرسنگی نخواهید کرد. خب به این دلیل است که آجیل هم جزو میان وعده های مفید به شمار می آید و شما را تا مدتی سیر نگه می دارد، پس به جای خوردن هله هوله کمی آجیل میل کنید. اخیرا در تحقیقاتی از ۳۳ نفر خواسته شد تا ۴۵ بادام را در تعداد مختلف یعنی ۱۰، ۲۵ و۴۰ بار بجوند. نتیجه این آزمایش این بود که هر چقدر که تعداد دفعات جویدن بادام بیشتر می شود افراد احساس سیری بیشتری می کنند. دانشمندان معتقدند روغنی که از جویدن آجیل تولید می شود حس رغبت به غذا را سرکوب می کند و عملکرد هورمونی در مغز که باعث بروز اشتها می شود را کاهش می دهد. ۴۵ بادام حاوی ۳۱۰ کالری و ۲۶ گرم چربی است اما شما می توانید به جای هله هوله هایی مثل چیپس یا شیرینی، آجیل را جایگزین کنید و مصرف مواد خوراکی مانند کره های گیاهی و سس مایونز که مقدار زیادی چربی دارند را کاهش دهید.

محله پزشکى — دکتر سلام

 

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای این خوراکى ها هم سیرتان میکند هم لاغر ! بسته هستند

چگونه روز خوبى داشته باشیم

 

image

تقریبا همه مردم روزهای بد را مانند زمانی که سرما می‌خوریم، تجربه می‌کنند اما بعضی اشخاص تصور می‌کنند فقط خودشان با چنین مشکلاتی مواجه می‌شوند و فقط آنها در زندگی سختی می‌کشند.

به گزارش نیک صالحی به نقل از ایسنا ؛ در حقیقت یکی از مشکلات عمده با داشتن یک روز بد این احساس است که چرا برای شما این اتفاق می‌افتد و چرا اتفاقات بد از آسمان تنها بر سر شما نازل می‌شوند؟

اغلب اوقات اتفاقاتی همچون ریختن فنجان چای روی لباس، پیدا کردن حشره داخل غذا یا رسیدن به تمامی چراغ‌ قرمزها در طول مسیر رسیدن تا محل کار موجب می‌شود تا فرد این تصور را داشته باشد که بدترین روز را آغاز کرده اما اگر این گونه تصور می‌کنید خوب است بدانید که با چند راهکار ساده می‌توان روزهای بد را به روزهای خوب تبدیل کرد و برخی از کاربردی‌ترین آنها به شرح زیر است:

– خنده واقعا بهترین دارو است. زمانی که احساس می‌کنید روز بدی را شروع کرده‌اید می‌توانید اتفاقات پیش آمده برای خودتان را دوباره برای یکی از کمدین‌های مورد علاقه‌تان تصور کنید و به این ترتیب به آنها بخندید و خلق خود را شاد سازید.

– با یک دوست قابل اطمینان صحبت کنید تا آرام شوید. برخی افراد از بازگو کردن مشکلاتشان و شکایت کردن احساس خوبی ندارند اما اگر از جمله افرادی هستید که با صحبت کردن در مورد مشکلاتشان آرام می‌شوید، این کار را امتحان کنید.

– از تکنیک مراقبه (مدیتیشن) استفاده کنید. در برخی افراد مراقبه کردن باعث می‌شود که فرد احساس آرامش کند. برای این کار به محلی ساکت بروید و با کشیدن نفس عمیق خود را آرام سازید.

– تصور کوچک شدن مشکلات را در ذهن خود تداعی کنید. این روش بخشی از تکنیک مراقبه کردن به حساب می‌آید. همانطور که به آرامی نفس می‌کشید تصویری ذهنی از آنچه شما را عصبانی کرده ایجاد کنید و با هر نفس کشیدن در ذهن خود، اندازه آن تصویر را کوچک‌تر کنید تا مشکلاتان نیز کوچک و کوچک‌تر شود.

– یک راه‌حل سریع و در دسترس پیدا کنید. گاهی اوقات زندگی بر وفق مراد نیست و کسل‌کننده‌ می‌شود. در این مواقع نوشیدن یک فنجان قهوه یا خوردن یک تکه کیک خوشمزه می‌تواند از شدت این احساس ناخوشایند بکاهد.

– به پیاده‌روی طولانی بروید. زمانی که به پیاده‌روی می‌روید و در حالی که دست‌هایتان خالی است، دو نیمکره مغز با یکدیگر هماهنگ شده و این وضعیت موجب می‌شود که پس از چند دقیقه پیاده‌روی، احساس آرامش داشته باشید.

در برخی موارد نیز یک چرت کوتاه می‌تواند مشکل را تاحدودی برطرف کند. همه مردم عادت ندارند در بین روز بخوابند اما اگر از این توانایی برخوردار هستید، ۲۰ دقیقه خواب نیمروز می‌تواند بدن را سرحال بیاورد و از نو تنظیم کند.

 

 

منتشرشده در خواندینهای علمی | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای چگونه روز خوبى داشته باشیم بسته هستند