چیز هایى را که نمى بینید !

imageدر یک مطالعه پژوهشی درباره قوه مشاهده و ادارک انسان، نمونه‌ای از افراد ایستاده جلوی پیشخوان دریافت کارت پرواز در فرودگاه به عنوان آزمایش‌شوندگان انتخاب شدند. در این آزمایش، مسئول مربوطه هنگام انجام عملیات لازم، وانمود می‌کرد که چیزی افتاده است و پس از خم شدن برای برداشتن آن چیز، جای خود را به شخص دیگری می‌داد و آن شخص باقی کار ارائه کارت پرواز را انجام می‌داد. بررسی نشان داد درصد زیادی از آزمایش‌شوندگان متوجه تغییر صورت گرفته نشدند.
در پژوهش دیگری، از آزمایش‌شوندگان خواسته شد که فیلم یک مسابقه بسکتبال را ببینند و تعداد پاس‌های بین بازیکن‌های با پیراهن سفید را بشمرند. بیشتر آزمایش‌شوندگان تعداد درست پاس‌ها را شمردند، اما فقط ۴۲ درصد یک اتفاق مهم در فیلم را دیدند. یک نفر در لباس یک گوریل سیاه به وسط زمین بازی آمده بود و چند بار مانند یک گوریل واقعی، دست‌هایش را به سینه‌اش کوبیده و از زمین خارج شده بود. بیش از نیمی از آزمایش‌شوندگان آنچنان مشغول وظیفه شمردن پاس‌ها بودند که نتوانسته بودند گوریل را ببینند؛ یک گوریل بزرگ ، درست مقابل چشمانشان!

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای چیز هایى را که نمى بینید ! بسته هستند

روش هاى هدیه دادن

 

image

 

هدیه دادن و گرفتن از دیرباز مورد توجه بشر بوده و به اندازه قدمت انسان، سابقه دارد. در حقیقت هزاران سال است که مردم با به راه انداختن مراسم و جشن های مختلف به یکدیگر هدیه می دهند.

بنا بر تحقیقات انجام شده هدیه، بخش مهمی از روابط و تعاملات جوامع انسانی را در بر می گیرد و تعریف مشخصی از این روابط ایجاد می کند. هدیه، پیوند بین اعضا​ی خانواده و دوستان حتی طرف های کاری و تجاری را محکم می کند. مردم وقتی به یکدیگر هدیه می دهند، اول از همه نشان می دهند که برای یکدیگر ارزش قائل هستند و به یکدیگر اهمیت می دهند. همچنین موجب می شود که به یکدیگر بیشتر فکر کنند و توجه نشان دهند. اگرچه مفهوم هدیه در فرهنگ های مختلف گاهی متفاوت است، اما در اصل نشان دهنده توجهی است که افراد به یکدیگر ابراز می کنند.

هدیه دادن و گرفتن، واضح ترین روشی است که فرد می تواند علاقه خود را به طرف مقابل نشان دهد و حتی برعکس، ممکن است فردی بخواهد با کمترین صدمه به طرف مقابل رابطه شان را پایان دهد. او می تواند این کار را با هدیه دادن انجام دهد. افرادی که به مقوله هدیه توجهی ندارند، معمولا این علائم و اشارات اجتماعی را بسادگی از دست می دهند.

بنا بر گفته روان شناسان هدیه دادن و گرفتن می تواند برای افراد بسیار مهم باشد و موجب سلامت روح و در نهایت جسم دو طرف شود. در حقیقت این عمل افراد را در شرایط برد ـ برد قرار می دهد و احساسات خوب و بسیار خوشایندی در هر دو طرف ایجاد می کند و موجب صمیمیت و در نتیجه احساس امنیت بیشتر می شود. در حقیقت هدیه دادن و گرفتن باعث ترشح هورمون «سروتونین» می شود که در مغز افراد تنظیم کننده حالات روحی شان است.

از طرفی تحقیقات نشان داده است که هدیه دادن به مراتب بیش از هدیه گرفتن شادی می آورد و وقتی این عمل به عادتی در زندگی تبدیل شود، مسلما می تواند جلوی افسردگی را بگیرد. زیرا فرد هدیه دهنده از این که توانسته دیگری را شاد کند، احساس باارزش بودن می کند. در واقع هدیه دادن را می توان در زمره کارهای نوعدوستانه قرار داد. بویژه زمانی که این کار بدون چشمداشت و توقع تلافی انجام شود، بسیار فرحبخش است.

هدیه خوب

هدیه دادن به نظر ساده و بی دغدغه می آید، اما باید گفت کاری بسیار سخت و پیچیده است و اول از همه باید آداب آن را بخوبی بدانید. هدیه خریدن از این نظر سخت است که معمولا نمی دانیم طرف هدیه گیرنده به چه چیزی علاقه مند است. درواقع نمی توانیم براحتی وارد مغز او شده و از دریچه چشم های او دنیا را ببینیم و بفهمیم که او واقعا چه می خواهد. حتی گاهی اوقات این ناتوانی به تهیه هدایایی منجر می شود که از نظر گیرنده ارزشی ندارند.

از طرفی رسم و رسوم های مختلف در فرهنگ های گوناگون هدیه دادن را بسیار سخت تر می کند. معمولا در جوامعی که از تنوع فرهنگی برخوردارند، هنگام تهیه هدیه باید بسیار مراقب بود تا هدیه ای​مناسب تهیه شود. درواقع باید از سنت های یکدیگر که گاه از شهری با شهر دیگر متفاوت است باخبر بود. در هر حال دادن هدیه خوب و عالی چیزی است که فرد هدیه دهنده به آن بسیار توجه دارد. در زیر به برخی از ویژگی های یک هدیه خوب اشاره شده است:

هدیه بی منظور

پیش از هر چیز باید گفت یک هدیه خوب و باارزش هدیه ای است که بدون منظور و بدون توقع جبران داده شود. زیرا اگر توقع جبران به میان آید، اولا فرد گیرنده هدیه را در شرایط خاصی قرار می دهید و او احساس می کند که مجبور است برایتان هدیه بخرد و در ثانی به او می فهمانید که هدیه تان صمیمانه و از ته قلب نبوده است.

هدیه گرانقیمت

اگر هدیه تان باعث شود که دریافت کننده احساس فقیر بودن کند، هدیه ای واقعی نیست، بلکه با این کار به او می فهمانید که شما قدرت خرید بسیار بالایی دارید و می خواهید این موضوع را به رخ او بکشید. از آنجا که مردم به محض دریافت هدیه خواه ناخواه به فکر جبران آن می افتند، خریدن هدایای گرانقیمت دریافت کننده هدیه را به دردسر می اندازد و آن هدیه را به تلخ ترین خاطره زندگی اش تبدیل می کند. بنابراین مراقب باشید هدیه ای تهیه کنید که طرف مقابل را به زحمت نیندازید.

هدیه خاص

گاهی اوقات برخی افراد صرفا برای رفع تکلیف هدیه می خرند و در این گونه مواقع جوراب، کمربند و از این قبیل کالاها را مناسب می دانند. اگرچه این اجناس نیز بسیار ضروری است، اما با دادن این نوع هدایا نمی توانید به دریافت کننده این احساس را بدهید که برایتان مهم هستند و آنها احساس خاص بودن نمی کنند. اگر می خواهید چنین حسی به او بدهید بهتر است برایش چیزی بخرید که بسیار شادترش کند. گاهی خریدن یک کتاب که به آن علاقه داشته است می تواند یک هدیه خاص برای او محسوب شود.

پول به عنوان هدیه

برخی به جای خریدن هدیه، پول می دهند. دادن پول این مفهوم را می رساند که فرد گیرنده هدیه آنقدر ارزش و اهمیت نداشته است که به خودمان زحمت فکر کردن درباره هدیه یا بازار رفتن بدهیم و این موضوع را به سادگی با دادن پول به او می فهمانیم. بنابراین اگر می خواهید به گیرنده هدیه بگویید برایتان مهم است هرگز پول هدیه ندهید.

هرگز نمی توان ارزش هدایا را با پول سنجید. دادن هدیه یعنی نشان دادن علاقه فرد به طرف مقابل. بنابراین می توانید کاری غیر از خریدن جنس و کالا انجام دهید. مثلا می توانید غذای مورد علاقه او را آماده کرده و او را به صرف غذا در زمانی مناسب دعوت کنید. در حقیقت با این کار به او نشان می دهید که چقدر برایتان مهم است.

تفکر پشت هدیه

خود هدیه چندان مهم نیست، بلکه تفکر پشت آن از اهمیت برخوردار است. بنابراین در مورد هدیه ای که می خرید به دقت فکر کنید. به طور کلی به کسی که می شناسید هدیه ای بدهید که دوست دارد. معمولا در صحبت هایتان می توانید متوجه شوید که او چه چیزی دوست دارد. اگر هم کاملا نمی دانید طرف مقابل چه چیزی دوست دارد، هدیه ای بگیرید که احتمال می دهید برایش کاربردی باشد.

همیشه خریدن اجناس و کالا نمی تواند خاطره انگیز باشد، ولی می توانید مثلا برای او بلیت یک کنسرت یا یک کلاس تفریحی و ورزشی که دوست دارد، تهیه کنید. به این وسیله می توانید خاطره ای شیرین در ذهن او به جا بگذارید.

اگر فردی که برایش هدیه می خرید وقت بسیار کمی دارد، بنابراین برایش هدیه پردردسر نخرید. مثلا خریدن یک پازل ۵ هزار قطعه ای می تواند بدترین هدیه عمرش باشد، اما خریدن کتاب های صوتی که هنگام انجام دادن کارهایش بتواند به آن گوش کند، گزینه مناسبی است.

هیچ چیز جالب تر از این نیست که هدیه تان را کادو پیچ دریافت کنید. حتی اگر بلیت رفتن به یک مکان تفریحی است آن را در یک برگه کادو بپیچید یا در پاکت مخصوص هدیه قرار دهید تا هدیه گیرنده از باز کردن کادو لذت ببرد. در ضمن مهم است برای چه کسی چه کاغذ کادویی انتخاب می کنید، مثلا کاغذ کادو با طرح پروانه برای کسی که به طبیعت علاقه دارد، بسیار مناسب است.

نوشته های زیبا

همیشه روی کاغذ کادوی هدیه تان سخنی زیبا بنویسید. البته تا آنجا که می توانید از نوشتن جملات کلیشه ای اجتناب کنید. گاهی می توانید خاطرات زیبایتان را که با هم داشتید در جمله ای زیبا بیان کنید و به پاس آن روزها هدیه تان را پیشکش نمایید، اما اگر هم نمی دانید چه بنویسید یک جستجوی ساده در اینترنت می تواند جملات بی شمار زیبایی در این خصوص در اختیارتان قرار دهد.

گاهی اوقات دادن هدیه ای که نشان دهد دوست دارید با فرد گیرنده هدیه ارتباط محکم تری برقرار کنید، می تواند بهترین هدیه باشد. مثلا خرید بلیت دونفره سینما و هر مکان تفریحی دیگر.

زمان و توجه

البته هدیه نباید حتما پولی باشد. شما اگر کسی را دوست دارید و می خواهید به او نشان دهید که برایتان مهم است می توانید با اختصاص دادن بخشی از وقت تان و گوش کردن به صحبت های او و همدردی نشان دادن به او بگویید که چقدر برایتان ارزش دارد. به این وسیله او می تواند باارزش ترین هدیه را که توجه خالصانه شماست، دریافت کند.

image

psychologytoday ‌ ‌/‌ مترجم: نادیا زکالوند روزنامه جام جم

 

 

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای روش هاى هدیه دادن بسته هستند

این بازى خطرناک را انجام ندهید !

 

image

 

لجبازی؛ بازی خطرناکی است که برخی از زوجین به خصوص در سال های اول زندگی مشترک برای نشان دادن قدرت شان به یکدیگر در پیش می گیرند.آن ها فکر می کنند اگر در بسیاری از موارد نظر همسر خود را تأیید کنند و مطابق میل همسر خود عمل کنند، دیگر باید تا آخر عمر حرف شنو و مطیع محض او باشند.این استدلال اشتباه باعث می شود برخی از افراد حتی زمانی که می دانند حق با همسرشان است باز هم مطابق نظر همسر خود رفتارنکنند و به تکرار رفتار اشتباه خود بپردازند، اقدامی که در نظر همسرشان چیزی جز لجبازی نیست.

اما مسئله زمانی بغرنج تر می شود که همسران این دسته از افراد مهارت رفتار با لجبازها را به خوبی بلد نباشند و حتی برای نشان دادن بد بودن این رفتار آگاهانه مقابله به مثل کنند و با رفتار متقابل سعی کنند رفتار همسرشان را اصلاح کنند غافل از این که این کار تنها آتش اختلافات را شعله ور می کند. برخی از افراد دیگر نیز سرزنش و ملامت یا قهر و کینه توزی را در برابر همسر لجباز خود پیش می گیرند که هر یک از این رفتارها، به تنهایی می تواند صمیمیت و عشق را از زندگی مشترک بزداید.اما به راستی بهترین شیوه رفتار با همسر لجباز و حرف نشنو چیست؟حجت الاسلام محمود حسنی نژاد کارشناس ارشد روان شناسی در پاسخ به این سوال راهکارهایی دارد که در ادامه مطلب می خوانید:

چگونه با انتقاد صحیح مانع لجبازی همسرمان شویم

قبل از هر چیز باید توجه داشته باشید که زوجین در خانواده های متفاوت رشد کرده و تربیت شده اند و این تربیت های متفاوت سبب اختلاف نظر بین آن ها می شود؛ بنابراین اختلاف یک امر طبیعی بین همسران است. اما برای این که این اختلاف نظرها به معضل در زندگی مشترک تبدیل نشود توصیه هایی قابل ذکر است که در ادامه می خوانید:

انتظارات خود را از همسرتان تعدیل کنید

همانطور که شما از همسرتان توقعات و انتظاراتی دارید او نیز از شما انتظاراتی دارد؛ بنابراین نمی توانید بدون درنظر گرفتن انتظارات همسر، از او توقع داشته باشید که از شما حرف شنوی داشته باشد.

از یادآوری نقاط مثبت غافل نشوید

قبل از اینکه از نقاط ضعف همسرتان صحبت کنید نقاط قوتش را یادآوری کنید و قبل از هر انتقادی از او تعریف کنید همچنین در گفت وگوهایتان بیان کنید همانطور که شما از او انتقاد می کنید او نیز می تواند اشتباهات شما را بیان کند؛ چنین رفتاری سبب می شود همسرتان شما را آدم منصفی بداند و پذیرش بیشتری نسبت به حرف شما پیدا کند.

اعتدال را رعایت کنید

از همسرتان زیاد انتقاد نکنید؛ زیرا سبب می شود از اهمیت حرف شما کاسته شود. حضرت علی (ع) می فرمایند:« وقتی حرفی زیاد تکرار شود از ارزشش کاسته می شود. » لذا بعد از یک تذکر، به او فرصت فکر کردن بدهید و تذکرات خود را به طور مداوم تکرار نکنید.

از رفتار انتقاد کنید نه از شخص

به جای انتقاد از خود شخص از کار او انتقاد کنید، یعنی خود شخص را نکوهش نکنید بلکه عمل او را مورد انتقاد قرار دهید.

تلافی ممنوع

اگر همسرتان لجبازی می کند شما با لجبازی رفتار او را تلافی نکنید و با توجه به اینکه در ابتدای راه هستید، دقت کنید لجبازی در زندگی و رابطه شما به عادت تبدیل نشود.

خودتان و همسرتان را بشناسید

شناخت خود را نسبت به همسرتان بالا ببرید و سعی کنید درباره خودتان نیز به او اطلاعات بدهید و خط قرمزها و ایده آل های زندگیتان را برای او بیان کنید و لازم است تعریف و نظر خودتان درباره مسائل مختلف زندگی را با تعریف همسرتان مقایسه کنید؛ زیرا واژه ها و مصداق ها در افراد مختلف، تفاوت دارد. به عنوان مثال ممکن است تعریف شما از تجملات با آن چه همسرتان در ذهن دارد متفاوت باشد.

تفاوت ها را بپذیرید

به تفاوت های بین زن و مرد توجه داشته باشید. با مطالعه کتاب هایی که در این زمینه، وجود دارد می توانید آگاهی خود را بالا ببرید. مثلا با توجه به اینکه نیاز اساسی خانم ها محبت است، سعی کنید با توجه کردن بیشتر به احساسات همسرتان و افزایش محبت کلامی، صمیمیت بیشتری در زندگی مشترکتان به وجود بیاورید.

این صمیمیت باعث می شود همسرتان بیشتر به شما نزدیک شود و به حرف شما اهمیت دهد. وقتی شما به احساسات او اهمیت بدهید او نیز خط قرمزهای شما را زیر پا نمی گذارد؛ اما مقابله و مشاجره سبب جریحه دار شدن احساسات طرف مقابل می شود و او را به لجبازی وا می دارد. از سوی دیگر مردان نیز دوست دارند تکیه گاه خوبی برای همسرشان در مواجهه با مشکلات باشند، پس لازم است زنان حتی اگر تحصیلات یا موقعیت اقتصادی بهتری دارند باز هم در هنگام مشکلات به همسرشان رجوع کنند. این کار باعث می شود مردان احساس کنند جایگاه مدیریتی آن ها نزد همسر و فرزندان شان محفوظ مانده است.

منتشرشده در خواندنیها | دیدگاه‌ها برای این بازى خطرناک را انجام ندهید ! بسته هستند

موش ­مُردگى فعال

 

image

اصولاً آدم یک جاهایی از زندگی­اش، آدمِ بدبختی است. عده­ای همین جوری می­آیند و می­روند و پا می­گذارند روی گُرده­ آدم، تا بالا بروند، و این­جاست که آدم نه می­تواند دهان باز کند و بگوید شما؟ نه این­که یک وجب جابه­جا شود و جا خالی بدهد و نگذارد که کسی پا روی شانه­اش بگذارد و دست به پشت­بام ترقی برساند.

ما چند بار در این وضع اسف­ناک، که خدا نصیب بنی­آدم نکند، گیر افتادیم، ولی چون راه و رسم پدرسوختگی در برابر پدرسوختگی را در مکتبِ روزگار، خوب آموخته بودیم، از پا ننشستیم و رفتیم که در عالم ضعیفی، کاری کنیم کارستان که به آن می­گفتند، موش­مُردگی فعال.

ما در دو سالی که سرباز بودیم و به همه خدمت می­کردیم، گماشته بود ناممان. چیزی شبیه خدمت­کارِ بی­مزد و مَواجب، با لباسی اتو نکشیده و رنگِ از رخساره پریده و مویی بر سر نمانده و روحی که می­رفت به لقاءالله بپیوندد و قلبی که یکی در میان، آن هم برای خودش می­زد و دفترچه­ای که همیشه تو یکی از جیب­هایمان بود، و مشاهدات­مان از سربازی را توی آن مرقوم می­فرمودیم.

در این دو سال، ما همه کاری کردیم که به ما خوب نوکری بیاید، از زیر سیگاری خالی کردن تا نانِ صبحانه خریدن. یکی از کارهای شریف­مان، دَم کردن چای بود و ریختن آن در پیاله و بردن چای برای جناب رییس­مان، به همراه گذاشتن احترام نظامی، آن هم با پاهایمان.

نوبت پاییز و زمستان­ که می­رسید، ما چشم تنگ می­کردیم و می­افتادیم دنبال انتقام از کسانی که به ما یا دیگران زور گفته بودند و ما نتوانسته بودیم یا دیگران نتوانسته بودند، تلافی کنند. معمولاً یک چند تایی از کادری­ها، در هفته یا ماه، فیخ فیخ کنان می­آمدند سر کار.

این وقت­ها، تازه کار ما شروع می­شد و دنبال کسی می­گشتیم که حسابی سرماخورده باشد. او را که می­یافتیم، مرحله بعد عملیات شروع می­شد که یافتن طعمه­مان بود. بعد راه به راه برای کسی که سرماخورده بود، چایی می­بردیم و بلافاصله که چایش تمام می­شد، بدون آنکه استکان را بشوییم، زود چایی می­ریختیم تو استکان، و راه به راه می­بردیم برای طعمه­ عزیزمان، همانی که آزارش به خلایق رسیده بود، و آن­قدر چایی به خوردش می­دادیم که تا فردا، یا نیاید یا اگر می­آید، آن­قدر جسمش فرسوده شده باشد که که دیگر نا نداشته باشد که زور بگوید و ضعیف­ کشی کند.

 

نوشته ابوذر هدایتى

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای موش ­مُردگى فعال بسته هستند

اگر بامداد و زود از خواب بیدار میشوید !

imageشاید عنوان این نوشته برای شما ساده یا عجیب باشد، اما جالب است که بدانید این عنوان، یکی از مطالبی است که مورد توجه بسیاری از انسانها است. سایت Inc.com، نشریه فوربس، لورا وندرکام در کتابی به همین نام، Business Insider و بسیاری از نشریات دیگر به این موضوع پرداخته اند. طبیعی است که بخشی از برنامه صبحگاهی افراد موفق، تابع سلیقه است. اما در اینجا تلاش کرده ایم فصل مشترک این برنامه ها را مرور کنیم:

مورد اول – انسانهای موفق زود از خواب بلند می شوند! این جمله ساده اما مهم است. به هر حال اگر می خواهیم قبل از صبحانه کار خاصی انجام دهیم یا از افراد موفق در کارهای قبل از صبحانه الگوبرداری کنیم، باید قبل از صبحانه فرصتی داشته باشیم! ضمن اینکه در تمام روز (به عبارتی ساعات بعد از صبحانه…) زنگ موبایل و صدای پیام و پیامک ها، فرصت تمرکز و فکر کردن و «لحظات کیفی» را از ما می گیرند.

بنابراین زود بیدار شدن می تواند «فرصت های کیفی» را برای ما ایجاد کند. در حالت عادی، چند دقیقه قبل از خوابیدن و چند دقیقه قبل از بلند شدن از بستر، تنها لحظات کیفی زندگی روزمره ماست. بنابراین اشتباه نکنید. اگر یک ساعت زودتر از خواب بیدار شویم و از این یک ساعت قبل از صبحانه درست استفاده کنیم، ساعات کاری روزانه خود را ۱۰٪ افزایش نداده ایم. زمان کیفی روزانه خود را شاید ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ درصد افزایش داده ایم! لورا وندرکام در کتاب خود توضیح می دهد ۹۰ درصد مدیرانی که مورد مطالعه قرار داده است قبل از ساعت ۶ صبح از خواب بیدار می شوند. باب ایگر مدیرعامل دیزنی مطالعه روزانه خود را ساعت ۴:۳۰ صبح شروع می کند.

مورد دوم – نخستین برنامه بعد از بیداری، تمرین های فیزیکی است. این تمرین ها ممکن است نرمش، پیاده روی یا هر چیز دیگری باشند که جدای از کمک به سلامتی، سطح هوشیاری را بالا می برند. با توجه به مشغله جدی انسانهای بزرگ و موفق، می توان حدس زد که نرمش صبحگاهی به معنای پر کردن اوقات فراغت نیست. بلکه ابزاری برای افزایش کارآیی روزانه است.

مورد سوم – برنامه ریزی و فکر کردن به مهم ترین کارهای روز و هفته و زندگی، کاری است که فقط صبح هنگام، و قبل از شروع برنامه روتین روزمره امکان پذیر است. زمانی که هنوز همکار و همسر و والدین و فرزند و مدیر و کارمند، فرصت تمرکز و برنامه ریزی را از ما نگرفته اند. نویسندگانی که عادت نکرده اند شب هنگام بنویسند (چون عادت بسیاری از نویسندگان نوشتن های شبانه است) عموماً صبح زود را برای نوشتن انتخاب می کنند.

مورد چهارم – اختصاص زمان کیفی به اعضای خانواده و شریک عاطفی در برنامه صبحگاهی بسیاری از افراد موفق جا دارد. ما معمولاً شب هنگام و زمان پس از پایان کار و زندگی روزانه را، برای اعضای خانواده و شریک عاطفی خود صرف می کنیم. دو مشکل در این الگوی رفتاری وجود دارد. اول اینکه در آن زمان خسته ایم و گاهی تمرکز و حوصله ما کم است. دوم اینکه این «حال خوب»، تنها برای ما باعث «خواب خوب» می شود. شاید صبح زمان کمتری در اختیار داشته باشیم، اما ذهن شاد و پرانرژی داریم و هنوز فرسوده نشده ایم. صرف صبحانه با خانواده، ارسال پیامک برای یک دوست و هر کار دیگری از این جنس، می تواند جدای از احساس خوبی که در آن لحظه ایجاد می کند، انرژی خوبی برای زندگی و کار روزانه نیز همراه ما روانه کند.

مورد پنجم – از فرصت چای و قهوه صبحگاهی، برای ایجاد و توسعه شبکه کاری و دوستی استفاده می کنند. مدتهاست که شام های کاری، در رقابت با اثربخشی شدید صبحانه های دوستانه رنگ باخته اند. خستگی، فرسودگی، ترشحات هورمونی شبانه، همه و همه، فضا را برای شکل گیری یک شبکه ارتباطی دوستانه یا شکل گیری یک رابطه کاری مولد تنگ می کنند. به همین دلیل، بررسی ها نشان می دهد که انسانهای موفق ترجیح می دهند زمان صبحانه یا چای و قهوه صبحگاهی خود را به این کار اختصاص دهند. ذهن ما صبح هنگام، هنوز آزاد و رها است. اما شبهنگام، خسته و فرسوده و آلوده به تنش های روزانه، بر سر میز چای و قهوه و شام می نشیند.

مورد ششم – مرور رویدادها و اشیا و فرصت های خوب و تداعی های لذت بخش. برای برخی از ما، ممکن است گلدانی که گوشه اتاق قرار گرفته یادآور لحظات و خاطراتی شیرین باشد. برای دیگری، کارت پستال تبریک تولد یک دوست خوب. برای دیگری، مرور مکالمه پیامکی دوستانه یا عاشقانه ای که شب قبل با دوست خود داشته ایم. برای یکی خاطرات مسافرت عید سال قبل. انسانهای موفق، همیشه عمداً یا ناخودآگاه بخشی از وقت صبحگاهی خود را به مرور این تداعی های شیرین می گذرانند. این حس خوب، می تواند به سادگی، روزی کاملاً متفاوت را برای ما بسازد. اگر یادگارهایی از این نوع خاطرات دارید، آنها را در اطراف بستر یا میز کار یا میز صبحانه خود نگه دارید.

مورد هفتم – بررسی ایمیل ها و پیامک ها – خدایان مدیریت زمان (آنها که همه جا از این مهارت سخن می گویند) یکی از ترفندهای طلایی خود را مدیریت ایمیلها و خواندن آنها و منتقل کردن این زمان به زمانهای خستگی و فرسودگی و بی حوصلگی می دانند. چون معتقد هستند که پاسخگویی به ایمیلها و خواندن ایمیلها، کاری بسیار زمان بر و کم اثر است. اما اکثر انسانهای موفق، در زمان صبحگاهی خود، وقتی را به مطالعه و پاسخگویی ایمیل ها اختصاص میدهند. ممکن است بگویید آنها ایمیلهای مهم دارند و من همه ایمیل هایم، ایمیل های فوروارد شده تفریحی است! اتفاقاً همین عادت صبحگاهی می تواند نجات بخش شما باشد.

ما شب هنگام یا لا به لای کار روزمره، گاهی ساعتها درگیر ایمیلها و پیامها و … می شویم. فکر می کنیم در حال استراحت هستیم. اما همین ایمیل ها هم از ما انرژی زیادی می گیرند. ممکن است اگر برنامه بررسی ایمیل ها را به صبح منتقل کنیم، متوجه شویم که بسیاری از ایمیل هایی که در میل باکس ما وجود دارند و هر روز وقت و انرژی ما را برای اخبار زرد بی خاصیت می گیرند، اساساً بهتر است در فهرست اسپم ها باشند!

مورد هشتم – مطالعه اخبار روزانه در قالب روزنامه های کاغذی یا وب سایت های خبری شاید بیشتر از ۱۵ دقیقه وقت نخواهد. اما با این کار، روز من با آگاهی کامل از شرایط ایران و جهان آغاز می شود. معمولاً انسانهای موفق، رسانه هایی از دو انتهای طیف های سیاسی و اقتصادی را بررسی می کنند تا همیشه برآوردی نزدیک تر به واقعیت جاری داشته باشند.

شبکه اینترنتى آفتاب به نقل از برترین ها

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای اگر بامداد و زود از خواب بیدار میشوید ! بسته هستند