چربى قهوه اى چیست ؟

آب کردن چربی های اضافی برای کسانی که میخواهند به وزن ایده آل برسند و تناسب اندام بدست بیاورند هدفی است بلند مدت. اما نوعی از این چربی ها (که میخواهید آبشان کنید ) چربی قهوه ای نام دارد که میتواند در کاهش وزن کمکمان کند.

 

image

پژوهشگران به تازگی متوجه شده اند سرما به ساخت بیشتر این چربی سالم در بدن که باعث بالا رفتن سرعت متابولیزم میشود کمک میکند.

چربی قهوه ای چیست؟

نوعی چربی بدن است که تولید گرما میکند. رنگ این چربی قهوه ای مایل به قرمز است چون سرشار از سلول های تولید انرژی است که میتوکندری نام دارند با تبدیل کالری به گرما به سلول های انرژی میدهد. هر فردی از بدو تولد چربی قهوه ای دارد. نوزادان مقدار زیادی از این چربی دارند که بعد از بیرون آمدن از رحم آنها را گرم نگه میدارد. اما افراد با بالا رفتن سنشان شروع به از دست دادن چربی های قهوه ای میکنند. چرا؟ محققان هنوز پی به دلیل اصلی این اتفاق نبرده اند. چربی قهوه ای ممکن است مقدار کمی از کل چربی های یک فرد بالغ را تشکیل دهد. اما تحقیقات بیشتر نشان داده برخی از افرا

د بالغ بیش از حد انتظار چربی قهوه ای دارند. این نوع چربی درمیان مناطقی که چربی سفید وجود دارد به صورت پراکنده پیدا میشود، مناطقی مانند:

گردن

بالای قفسه سینه

شانه ها

تفاوت چربی قهوه ای با چربی سفید چیست؟

چربی قهوه ای چربی های پر از کالری را که لیپید نام دارند میسوزاند.

چربی سفید چربی بدی است که لیپید ها را ذخیره میکند. چربی های ناسالم ناحیه شکم را میسازد و ران ها را ضخیم میکند.

چطور بفهمیم چربی قهوه ای داریم؟

راه ساده ای نیست که بتوان گفت. نمیتوان تنها با نگاه کردن به بدن آنها را دید. در گذشته محققان این چربی ها را هنگام انجام بیوپسی روی نوزادان و موش ها دیده اند. روش تصویربرداری پیشرفته ای از بدن لازم است تا بتوان آنها را دید. هنگامی که رادیولوژیست ها از بدن عکس برداری میکردند در بدن افراد بالغ مناطقی میدیدند که نمیتوانستند تشخیص دهند سرطانی است یا التهاب است. این مناطق در افراد بالغ تبدیل به چربی قهوه ای شد.

چطور میتوان چربی قهوای بدست آورد؟

کمی دمای خانه را پایین بیاورید، و یا در زمستان به پیاده روی بروید. شواهد نشان میدهد با کاهش دما مقدار چربی های قهوه ای کالری سوز بالا میرود. اما محققان درجه خاص یا مدت زمان خاصی را برای بودن در سرما پیش بینی نکردند. در یک تحقیق کوچک که امسال انجام گرفت محققان قرار گرفتن در سرما برای مدت طولانی را عامل افزایش چربی قهوه ای دانستند. در حالی که به نظر میرسد گرما این رشد را سرکوب میکند. محققان ۵ مرد را که در سنین ۱۹ تا ۲۳ سال بودند به مدت ۴ ماه زیر نظر گرفتند، و در اتاقی که میخوابیدند دماسنج نصب کردند. بعد از مشاهده نتایج محققان به این نتیجه رسیدند کسانی که در درجه حرارت پایین خوابیده بودند مقدار رشد چربی های قهوه ای و کالری سوزی بدنشان به اندازه ۳۰ تا ۴۰ درصد بالا رفته بود. در ضمن کسانی که در درجه حرارت بالا خوابیده بودند مقدار چربی قهوه ای بدنشان پایین آمده بود.

تحقیقات دیگری نشان داد دمای پایین میتواند چربی ها را تبدیل به چربی قهوه ای کند، همچنین میتواند باعث تولید آن شود. وقتی سردتان است سلول های عصبی در چربی های قهوه ای هورمون های مشخصی را آزاد میکنند که قابلیت کالری سوزی را تقویت میکند که به کاهش وزن نیز کمک میکند. چربی قهوه ای چربی خوب است چون به سوزاندن کالری کمک میکند و باعث میشود از کالری های اضافی خلاص شوید. اما هنوز نمیدانیم چربی قهوه ای چگونه فعال میشود

برای مثال، آیا این چربی فصلی است؟ آیا گرم کردن خانه یکی از عوامل چاقی ما است؟ تحقیقات نشان داده در دهه های اخیر میزان درجه حرارت خانه ها بالا رفته است، برخی محققان بر این باورند که این تغییر دما در افزایش چاقی، رژیم های غذایی ناسالم و نداشتن فعالیت بدنی در ارتباط است.

 

آیا چربی قهوه ای میتواند کمک کند وزن کم کنیم؟

اینکه با چربی قهوه ای چه مقدار میتوانید کالری بسوزانید هنوز مورد بحث است. بهترین تخمین این است که امکان دارد روزانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ کالری بیشتر بسوزانید. پس میتوانید با تغییر در سبک زندگی و برنامه غذایی که دارید از این چربی ها نهایت استفاده را بکنید. محققان امیدوارند بتوانند داروهایی تولید کنند که روند تولید این چربی را افزایش دهد. اما در حال حاضر بهترین راه برای بدست آوردن این چربی ها قرار گرفتن در دمای پایین است.

 

غروبِ زیباى برفى در تبریز

غروبِ زیباى برفى در تبریز

در کنار کاهش وزن چربی قهوه ای چه کارهای دیگری میتواند انجام دهد؟

تحقیقات نشان داده چربی قهوه ای میتواند باعث کاهش قند خون شود. تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۳ روی موشها انجام شد نشان داد این چربی باعث پیشگیری از چاقی و دیابت در موشها شده است. اگر این یافته ها در انسان نیز جواب بدهد میتواند باعث تحولی در مدیریت دیابت شود. به نظر میرسد در سالهای آینده چیزهای بیشتری از این چربی مفید بشنویم.

برگرفته : www.kermany.com – گروه (دکتر کرمانی)

 

 

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای چربى قهوه اى چیست ؟ بسته هستند

راز هاى طول عمر ژاپنى ها

 

image

شاید اغلب شما شنیده باشید که ژاپنی‌ها نسبت به سایر مردم جهان عمر طولانی‌تری دارند. علت این طول عمر زیاد مربوط به رژیم غذایی آنهاست. در حقیقت رژیم غذایی مردم ژاپن بر پایه خوردن غذاهای خوشمزه و چشیدن آنها استوار نیست، بلکه بیشتر غذاها با توجه به فواید و مزایایی که برای سلامتی دارند، مصرف می‌شوند. بر خلاف اینکه بگویند «من دوست دارم این غذا را بخورم» طرز فکر عاقلانه و تصمیم آگاهانه این مردم چنین است «خوردن چه چیزی برای من مفید است؟»

، داشتن عمری طولانی وسوسه‌ای است که افراد زیادی را به فکر واداشته تا با دانستن اسرار طول عمر ژاپنی‌ها و الگوبرداری از آن، چندسالی به عمرشان بیفزایند. اگر زندگی بر وفق مرادتان است و مایل نیستید به این زودی‌ها تمام شود، از همین فردا سعی کنید با توجه به رموز زیر رژیم غذایی سالم‌تر و در نتیجه عمر طولانی‌تری داشته باشید.

● راز اول

خوردن ماهی به جای گوشت قرمز اولین رمز طول عمر ژاپنی‌هاست که به کاهش خطر حملات قلبی منجر می‌شود. ماهی یکی از اجزای اصلی اغلب غذاهای ژاپنی برای تأمین پروتئین مورد نیاز بدن است. گوشت قرمز قیمت بالاتری دارد و معمولاً به مقدار کمی مصرف می‌شود.

ضمن اینکه ماهی غذای سالم‌تری است و هرچه تازه‌تر باشد فواید بیشتری دارد. ماهی‌ها در ژاپن خام مصرف نمی شوند و روش‌های آماده‌سازی متعددی از جمله کبابی کردن، پختن، سرخ کردن، پوره و … برای مصرف آنها وجود دارد. همچنین زنان ژاپنی معتقدند که پوست ماهی باعث بروز زیبایی طبیعی پوستشان شده و رنگ چهره را باز می‌کند.

● راز دوم

استفاده از سویا در رژیم غذایی دومین راز طول عمر ژاپنی‌هاست. فرآورده‌های سویا به کاهش بیماریهای قلبی و پایین آوردن فشار خون کمک می‌کنند و یک منبع عالی پروتئین محسوب می‌شوند.

توفو (یک نوع غذای ژاپنی که با سویا تهیه می‌شود) و سایر فرآورده‌های سویا از اجزای اصلی رژیم غذایی ژاپنی‌ها هستند. بررسی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد که چربی‌های اشباع شده موجود در گوشت و لبنیات باعث افزایش کلسترول خون می‌شود.

اما غذاهای مشتق‌شده از گیاهانی چون سویا اثر معکوسی نسبت به مصرف گوشت و فرآورده‌های لبنی دارند و برای سلامتی بسیار مفیدند. دانه‌های سویا میزان پروتئین کافی و مورد نیاز بدن را بدون داشتن چربی اشباع‌شده و کلسترول موجود در گوشت، تأمین می‌کند.

ضمن اینکه فاقد چربی زیاد موجود در فرآورده‌های لبنی است. سس سویا، توفو و ناتو (دانه‌های سویای مخلوط شده با تخم‌مرغ خام که با برنج خورده می‌شود) نمونه‌هایی از غذاهای تهیه شده با سویا هستند که هر روز توسط مردم ژاپن مصرف می‌شوند.

● راز سوم

مصرف آرد گندم و آرد غلات سومین رمز داشتن عمری طولانی است که ژاپنی‌ها از آن بهره‌مندند و به مراحل هضم غذا کمک می‌کند. مصرف نشاسته در رژیم غذایی آنها در حداقل ممکن است و اغلب غذاهایی که می‌خورند اصلاً آرد سفید ندارد.

همچنین رشته فرنگی ژاپنی‌ها از آرد غلات یا آرد گندم تهیه می‌شود که هر دوی این آردها سالم‌تر از آرد سفید غنی شده هستند. برنج نیز یکی دیگر از غذاهای اصلی ژاپنی‌هاست که البته فقط شامل یک کاسه کوچک در هر وعده غذایی است و نه بیشتر!

● راز چهارم

داشتن وعده‌های غذایی کم‌حجم رمز دیگر افزایش طول عمر است. پرس‌های غذایی کوچک امکان غذا خوردن بیش از اندازه را کاهش می‌دهد و بدین منظور غذاهای ژاپنی‌ها در ظروف کوچکی سرو می‌شود.

همچنین خوراک ژاپنی‌های سنتی تقریباً نصف یک پرس غذای معمولی غربی‌هاست. با وجود اینکه اغلب غذاهایی که این افراد می‌خورند سالم است ولی در غذا خوردن زیاده‌روی نمی‌کنند و سهم هر نفر مقدار ناچیزی را شامل می‌شود.

● راز پنجم

آخرین رمز از اسرار ژاپنی‌ها مصرف چای است. چای اثرات ناسالم غذاها را در بدن از بین می‌برد؛ در حقیقت مصرف چای سبز ژاپنی یا چای چینی که به صورت سرد یا گرم تهیه می‌شود، مزایای متعددی برای سلامتی دارد.

چای نصف کافئین موجود در قهوه را دارد و به تجزیه روغن در دستگاه گوارش کمک می‌کند؛ به همین دلیل ژاپنی‌ها معمولاً هنگام صرف غذا چای می‌نوشند؛ به ویژه وقتی که غذاهای سرخ‌شده می‌خورند.

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای راز هاى طول عمر ژاپنى ها بسته هستند

چه کسانى رعد وبرق را از ۴٠ کیلومترى احساس میکنند

image

برخی از مردم ادعا دارند که می‌توانند آمدن طوفان را حس کنند. اکنون تحقیق جدیدی نشان می‌دهد که کسانی که از سردردهای مزمن رنج می‌برند، ممکن است بتوانند رعدوبرق و صاعقه را احساس کنند.
به گزارش پاپ‌ساینس، نتیجه مطالعه محققان دانشگاه سین‌سیناتی اوهایو نشان می‌دهد زمانی‌که صاعقه در محیط اطراف وجود دارد، احتمال بروز سردرد بیشتر است.
شرکت‌کنندگان این مطالعه بر اساس ضوابط انجمن بین‌المللی سردرد (HIS) انتخاب شدند، و از آنها خواسته شد تا سردردهای خود را به طور روزانه و به مدت ۳ تا ۶ ماه در دفاتر خاطرات خود ثبت کنند.

نتایج مطالعه نشان داد زمانی‌که صاعقه در فاصله ۴۰ کیلومتری منازل شرکت‌کنندگان رخ می‌دهد، احتمال وقوع سردرد برای کسانی‌که از سردردهای مزمن رنج می‌برند به میزان ۳۱ درصد افزایش می‌یابد. همچنین احتمال بروز میگرن نیز تا ۲۸ درصد زیاد می‌شود.
هنوز به طور دقیق مشخص نیست که آب‌وهوا چگونه سردرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. انجام‌دهندگان این مطالعه برای در نظر گرفتن سایر عواملی که می‌تواند در افزایش میزان وقوع سردرد دخالت داشته باشد، از مدل‌های ریاضی استفاده کردند.

با این وجود، حتی زمانی که اثرات مرتبطی مانند فشار جو و رطوبت مد نظر قرار می‌گرفت، نتایج آنها تنها ۱۹ درصد افزایش احتمال وقوع سردرد را در روزهای صاعقه‌ای نشان می‌داد. همچنین از نظر بار الکتریکی صاعقه، افزایش شدت جریان بار صاعقه منجر به افزایش احتمال بروز سردرد می‌شد.
وینست مارتین، یکی از اعضای گروه و استاد دانشگاه سین‌سیناتی است که به مطالعه سردرد می‌پردازد. به عقیده وی، تعداد اندکی راه متفاوت وجود دارد که از آن طریق صاعقه ممکن است باعث بروز سردرد شود.

وی می‌گوید: «امواج الکترومغناطیسی که از رعد و برق ساطع می‌شوند، می‌تواند باعث بروز سردرد شود. علاوه بر این، صاعقه باعث افزایش میزان آلاینده‌های جو مانند ازن می‌شود، و می‌تواند باعث آزاد شدن هاگ قارچ‌هایی شود که منجر به میگرن می‌شود.»

با این وجود، گروه تحقیقاتی می‌گوید که مطالعات بیشتری نیاز است تا ارتباط دقیق میان پارامترهای هواشناسی و سردرد مشخص شود.

منتشرشده در مقالات علمی | دیدگاه‌ها برای چه کسانى رعد وبرق را از ۴٠ کیلومترى احساس میکنند بسته هستند

تیسفون پایتخت باستانى اشکانى وساسانى

 

image

شهر باستانی تیسفون که بر کرانه های رود دجله واقع و توسط پارتیان بنا شده بود پایتخت امپراتوری های پارتی و ساسانی بود.تیسفون بر خرابه های شهر کهن اوپیس و تا حدودی در محل تلا قی دجله و دیاله واقع بود. این شهر بر سر شاهراه سلطنتی که شوش، پایتخت عیلا میان را با نواحی آشور و بعدها سارد، پایتخت لیدیان متصل می کرد قرار داشت.
سلوکوس، جانشین اسکندر و بنیانگذار سلطنت سلوکیان در اواخر قرن چهارم سلوکیه را بر کرانه های اوپیس که تا آن زمان تنها یک روستا بود بنا کرد. تاسیتوس، مورخ رومی معتقد است در قرن اول هنوز سکنه یونانی و بومی و سازمان های هر دو قشر قابل تشخیص بودند. پارتیان که در قرن دوم پیش از میلا د حکومت را به دست گرفته و به سختی توانسته بودند نفوذی فرهنگی بر کشور داشته باشند و خود را نیازمند پایتختی غربی می دیدند، مرکزیت حکومت را از سلوکیه به کرانه های باختری منتقل کردند و اوپیس باستانی را تیسفون خواندند. تیسفون از ۱۲۹پیش از میلا د، پایتخت زمستانی شاهان پارتی محسوب می شد. روشن نیست که تیسفون چه زمانی به مهم ترین شهر امپراتوری بدل شد اما مشخص است که تدارک لشکرکشی عظیم ایران علیه امپراتوری روم در سال ۴۱ پیش از میلا د در تیسفون، پایتخت جدید ، یکی از بزرگ ترین شهرهای دنیای باستان دیده شد.

شهر پس از شورش سلوکیه بر واردانس که در سال ۴۳ پیش از میلا د پایان یافت اهمیتی بیش از پیش پیدا کرد. آمیانوس مارسلینوس مورخ رومی واردانس را بنیانگذار تیسفون می داند و معتقد است که وی اصلا حاتی برای بهبود این شهر انجام داده است. گفته می شود پاکوروس سکنه تیسفون را افزایش داده و دیوارهایی برای این شهر بنا کرده است. تیسفون مساحتی بالغ بر ۳۰ کیلومتر مربع داشت.

در قرن دوم میلا دی شهر هدف تجاوزات رومی قرار گرفت، چون رومی ها تصور می کردند که تصرف پایتخت پارتیان به سقوط امپراتوری شرق منجر خواهد شد. در سال های ۱۱۶، ۱۶۵ و ۱۹۸ میلا دی، تراژان، لوسیوس ورسوس و سپتیموس سوروس، سلوکیه و تیسفون را تصرف کردند اما ایالت پارتی به تدریج سامانی دوباره یافت. با این وجود، تصرف شهر به دست سپتیموس سوروس عاقبتی مصیبت بار برای شهر داشت. رومی ها در این نبرد آنقدر طلا و نقره تاراج کردند که توانستند برای ۳ تا ۴ دهه بر بحران های مالی اروپا فائق آیند. امپراتوری که به شدت تضعیف شده بود در سال ۲۲۴ میلا دی با شورش اردشیر مواجه شد. وی ۲ سال بعد تیسفون را باز پس گرفت و به امپراتوری پارتیان پایان داد.

اگرچه تیسفون پایتخت ساسانیان بود، اما سلوکیه هم به دست فراموشی سپرده نشد و در این دوره توسط ساسانیان، <وه اردشیر( >شهر خوب اردشیر) خوانده شد و به مرکزیتی نظامی بدل شد. در سال ۲۳۸ میلا دی گوردیان سوم، امپراتور روم جهت کاهش قدرت نظامی ساسانیان تصمیم به تصرف شهر گرفت اما پیش از رسیدن به هدفش کشته شد. اودناتوس پالمیری که در سال ۲۶۲ میلا دی امپراتور کاروس شده بود شهر را در ۲۸۳ میلا دی به تصرف خود درآورد. اما هنگامی که جولین قصد تصرف دوباره شهر را داشت در ۳۶۳ میلا دی در نبرد با ایرانیان شکست خورده و کشته شد.

 

image

 

در قرن پنجم، تیسفون بدل به مرکز عمده نسطوریان منطقه شد و مبلغین مذهبی این شهر عمده ساکنین را مسیحی کردند. نخستین مسیحیان در سال ۶۳۵ میلا دی به چین رسیدند.

در سال ۵۴۰ میلا دی خسرو انوشیروان بر آنتیوک پایتخت رومی سوریه تاخت. سکنه شهر تبعید و به شهری جدید نزدیک تیسفون و وه اردشیر فرستاده شدند. تیسفون شامل ۷ ناحیه بود که اعراب آن را مدائن می خواندند.

مسلمانان در سال ۶۳۷ میلا دی تیسفون و باقی نواحی اطراف را تصرف کردند. سقوط تیسفون، درآمدی بر فتح بین النهرین شد. اعراب در سال ۷۶۲ میلا دی مرکز حکومتی جدیدی با نام بغداد در فاصله ۳۵ کیلومتری تیسفون بنا کردند.

جونا لندرینگ / برگردان : رضا دستجردی بر گرفته از روزنامه اعتماد مل

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای تیسفون پایتخت باستانى اشکانى وساسانى بسته هستند

اعتراض به سبک حافظ ، خیام ، حسن صباح !

image

در شرایط استبداد سیاسی و فاصله مردم از دولت ها اگر کسی اظهار رضایت بکند، گویا طرفدار استبداد است.
شیوه های اندیشیدن به آینده در ذهنیت ایرانی، ریشه های تاریخی دارند و بخشی ناشی از عوامل ساختاری هستند که این کشور در طی تاریخ خود درگیر آن بوده و بخشی هم ناشی از عوامل فرهنگی یعنی نگرش ها، ارزش ها و جهان بینی های ماست.

رخدادها و پدیده های تاریخی و ساختارهای سیاسی و اقتصادی و سرانجام تعامل این دو عادت واره های فرهنگی و سبک های اندیشه ما را در طی تاریخ شکل داده اند.

در این نوشته مختصر می خواهم نشان دهم که دریافت آینده در ذهنیت ایرانی بر مبنای نارضایتی هستی شناختی شکل گرفته است و برای ساختن یک جامعه آینده نگر باید در بیان و صورت بندی های نارضایتی های خود به سمت و سوی سیاسی توجه بیشتری داشت. ما آینده را در پرتوی نارضایتی خود از اکنون می بینیم اما این نارضایتی ممکن است جهت گیری های متفاوتی داشته باشد. نارضایتی هستی شناختی ایرانی بیشتر به توهم آینده دامن می زند تا اندیشیدن به آینده. توهم آینده یعنی یک آینده سراپا متفاوت با اکنون که یا با گریز معنوی از این جهان به دست می آید یا با خشونت بنیادی و نهیلیستی درباره اکنون.

یکی از عوامل ساختاری که بر شکل گیری نارضایتی هستی شناختی مسلط بوده این است که ما با کشوری موجه هستیم که دارای بی ثباتی سیاسی است و در عرض صدها سال از زمان اسکندر تا حمله محمود افغان مورد هجوم اقوامی از شرق و غرب قرار گرفته است. حکومت بیگانه یک نوع بی ثباتی سیاسی ایجاد کرده بود و این بی ثباتی همراه با یک نوع نارضایتی بود. اشغال بیگانه در شما یک نوع نارضایتی ایجاد می کند و اگر شما راضی باشید، گویا به کشور خیانت می کنید.

نارضایتی چطور تبدیل به یک ارزش می شود؟ در شرایطی که کشور شما اشغال است، نمی توان گفت اوضاع خوب است، زیرا گفتن این سخن یعنی انگار دارید به کشور خود خیانت می ورزید. اگر بخواهید نشان دهید که یک فرد میهن دوستی هستید، باید از وضعیت موجود ابراز نارضایتی کنید.

در شرایط استبداد سیاسی و فاصله مردم از دولت ها اگر کسی اظهار رضایت بکند، گویا طرفدار استبداد است. در این شرایط آدم ها نمی خواهند طرفدار استبداد باشند و به همین جهت اظهار نارضایتی آنان یک نوع ابراز هویت و شخصیت و پایبندی به یکسری ارزش هاست.

یکی از ویژگی های شرایط استبداد، عدم مشارکت مردم در ساختن آینده است. وقتی که امکان عمل سیاسی برای تغییر آینده وجود ندارد و وقتی که روشنفکران از تاثیرگذاری عمل سیاسی ناامید می شوند و به این نتیجه می رسند که رفتارشان نمی تواند چیزی را در دنیای سیاست تغییر دهد، به طرف نیهیلیسم یا رادیکالیسم سیاسی حرکت می کنند. اولی گریز از ساخت آینده و دومی امید به یک دگرگونی بنیادی است.

روشنفکران ما به مفهوم عام کلمه نه به مفهوم مدرن آن هم در طی همین دوران تاریخی از دوره سلطان محمود غزنوی تا دوره های بعدی که حکومت ترکان بر ایران برپا شد، به شیوه های مختلفی ابراز نارضایتی کرده اند. «سه یار دبستانی» یعنی خواجه نظام الملک طوسی، حسن صباح و عمر خیام نیشابوری، در مقابل شرایط اشغال ایران توسط سلجوقیان سه مشی مختلف را در پیش می گیرند.

در بین بخشی از روشنفکران، نارضایتی از حکومت های بیگانه که جنبه سیاسی داشت، به سمت یک نارضایتی فلسفی تغییر جهت پیدا می کند و بعد به یأس وجودی تبدیل می شود. خیام از نظر سیاسی از وضعیت موجود ناراضی است و این نارضایتی در درون نظام فکری او به نارضایتی فلسفی تبدیل می شود. نارضایتی خیام در اشعارش به صورت جهان بینی تقدیری و فلسفه دم غنیمتی مفهوم پردازی می شود؛ بنابراین یک جهان بینی آمیخته به یأس و ناامیدی پیدا می کند و در اشعارش می بینید که اساسا به گونه ای انتولوژیک و نه پولیتیکال ناراضی است.

خیام به طرف یک نوع ناامیدی فلسفی و نهیلیسم سیاسی حرکت کرد. حسن صباح در برابر آن رادیکالیسم سیاسی را انتخاب کرد که مبارزه فعال برای دگرگونی بنیادی و خشونت آمیز شرایط است. خواجه نظام الملک به مشارکت سیاسی پناه برد و در پی آن بود که از طریق مشارکت در قدرت و فرایندهای سیاسی به جای اینکه به گونه ای بنیادین به تقابل با آن بپردازد، چیزی را در آن تغییر دهد.

او «سیاست نامه» را می نویسد و در آن از سلجوقیان می خواهد که بر مبنای قاعده و قانون و شریعت عمل کرده و به سنت بزرگان دین و سیاست توجه کنند و دست از خودکامگلی و استبداد بردارند. خواجه نظام الملک یک آدم ناراضی است ولی ایده هایی دارد و فکر می کند از طریق مشارکت سیاسی می تواند تغییر ایجاد کند.

در دوره بعد با دو فرد دیگر مواجه هستید که همزمان با هم هستند، یکی حافظ و دیگری عبید زاکانی. حافظ در اشعار خود نسبت به زاهد و فرمانروا یا ریا و چاپلوسی اعتراض می کند و چهره های نمادین زوال فرهنگی را مورد نقد قرار می دهد.

عبید زاکانی مشی طنز را در پیش می گیرد و نارضایتی هایش را در قالب طنز مطرح می کند. اینجا هم ما با دو مشی مختلف مواجه هستیم و یکی از طریق عرفان و دیگری از طریق طنز نارضایتی های خود را بیان می کند. نارضایتی عرفانی نوعی نارضایتی تاریخی است که نارضایتی از زندگی را در فرهنگ ایرانی نهادینه کرد. اشعار عرفانی از یک سو از جهان موجود اعلام نارضایتی می کند و از سوی دیگر بدون اینکه بخواهد جهان واقع را تغییر بدهد، شما را به سوی یک آینده آرمانی و ماورایی جذب می کند.

بنابراین انواع اندیشیدن ایرانیان به آینده را می توان در صورت های نیهیلیستی، رادیکالیستی، یأس فلسفی، آرمان گرایی عرفانی، مشارکت برای تغییر و طنز طبقه بندی کرد. این صورت های گوناگون آینده اندیشی در شرایط مجموعه ای از عوامل تاریخی و ساختاری، دولت های بیگانه و حکومت های استبدادی و نظامی گری پیدا شده است.

در این شرایط دولت ها بر نظامیان تکیه می کردند و روشنفکران جامعه به حاشیه رانده می شدند. کسانی که اهل اندیشه و نوشتن بودند و عمدتا از طریق ادبیات، شعر، باطنی اندیشی و تاریخ نویسی نارضایتی های خودشان را بیان می کردند. نویسندگان و شعرا بازتاب نارضایتی های اجتماعی و سیاسی بودند و اندیشه های آنان به یک معنا بیانگر جریان های وجدان جمعی بود. از طرف دیگر روشنفکران به نوبه خود در وضعیت اجتماعی و در نگرش ها و بینش عمومی جامعه تاثیر می گذاشتند.

در اشعار خیام و حافظ نارضایتی شدیدی از دنیا را می بینید، اما نیهیلیزم خیامی شما را به جایی نمی راند ولی عرفان به شما بُعد ایجابی هم نشان می دهد که آن هم حقیقت متعال است.

خیام به شما می گوید این جهان خیلی بد است ولی چیز خوبی هم در جای دیگر وجود ندارد اما در این جهان بد یک چیزی به عنوان لذت هم وجود دارد، حال که جهان ناپایدار است و بر وفق مراد تو نیست، سعی کن با لذت این را جبران کنی!

در مقابل نارضایتی های موجود، لذت گرایی خیامی یک نوع جبران این جهانی و عرفان حافظ یک نوع جبران آن جهانی برای شما فراهم می کند. هر دو می خواهند برای شما چیزی را جبران کنند. هر دو چیزی را می پذیرند و آن اینکه این جهان بد قابل تغییر نیست، شما نمی توانید در اینجا به یک جهان خوب برسید، بنابراین نارضایتی هستی شناختی یا ذاتی و جوهری است که جنبه فلسفی و عرفانی دارد.

نارضایتی سیاسی به شما می گوید که این شرایط بد است و شما می توانید از طریق مشارکت سیاسی جهان را تغییر بدهید و آینده بهتری بسازید. به عنوان یک نتیجه گیری می توان گفت که در تجربه ایرانی، الگوهای رادیکالیسم سیاسی و مشارکت سیاسی (با نمونه های حسن صباح و خواجه نظام الملک) دو شیوه سیاسی برای اندیشیدن به نارضایتی بوده است.

رادیکالیسم سیاسی ایرانی با برخورداری از پشتوانه فلسفی باطنی قادر به تبیین چگونگی گذار از اکنون به آینده نبوده است. مشارکت سیاسی ایرانی نیز اغلب از سوی خودکامگان با محدودیت و ناکارآیی مواجه شده است اما گویا در شرایط امکان محدود برای مشارکت در قدرت، تنها گزینه غیرخشونت گرا بوده است.

برای بهبود الگوهای دریافت آینده در ذهنیت ایرانی باید از نارضایتی هستی شناختی به سوی مفهوم پردازی از ظرفیت های موجود و امکانات آینده برای زندگی انسانی تر در چارچوب سیاسی حرکت کرد. انقلاب ها و جنبش های اجتماعی اغلب سازوکارهای مهم جامعه شناختی برای تغییر عادات واره های فرهنگی را به میدان می آورند و به همین دلیل باید در این مورد پژوهش کرد که تحولات چهار دهه اخیر در جهان سیاست ایرانی تا چه حد توانسته است درک ما از آینده را در سمت و سوی درکی سیاسی از نارضایتی تغییر دهد؟

سید محمد امین قانعی راد، جامعه شناس

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای اعتراض به سبک حافظ ، خیام ، حسن صباح ! بسته هستند