راهکارهایى براى ۴ ترس باز دارنده شغلى !

 

image

ترس ها و بهانه های فراوانی وجوددارند که کارآفرین را از حرکت بازمی دارند. لیکن توفیق یا شکست، صرفاً یک “انتخاب” محسوب می شوند. وقتی من کسب وکارم را آغاز کردم ، مسائل بزرگ من این ها بودند:

 

“من سن کمی دارم و هرگز یک شغل واقعی نداشته ام، چرا باید کسی من را استخدام کند بدون اینکه تجربه کاری داشته باشم، من هنوز فارغ التحصیل نشده ام، من هنوز وابسته به خانواده ام هستم و اگر مشتری این موضوع رابفهمد ازمن سلب اطمینان می کند”.

نکته این است که همیشه تصورات بی اساسی وجوددارند که منشاء نیروی منفی درحرکت محسوب می شوند. لیکن این به خود شما بستگی دارد که به آنها بها بدهید یا نه. حال شما نیز به ذهنیات بازدارنده خود فکرکنید.

دراینجا ۴ ترس شایع کارآفرینان و کسانی که به دنبال شرایط بهتر کاری و شغلی هستند و نحوه ی مواجهه با آنها ارائه گردیده است:

۱- عدم خودباوری.

راهکار: اهداف کوچکتری را انتخاب کنید تا سریع تر به نتیجه برسید. کلید رسیدن به این شرایط چنین خواهد بود: اهداف کوچکی را تعیین نمایید، آنگاه تحقق همین اهداف کوچک، به شما اعتمادبه نفسی می بخشد که مشوق شما در رسیدن به توفیقات بزرگ درعرصه ی کسب و کارمحسوب می شود. برنامه ی مذکور را به یک “قرار” تبدیل کنید. قراری متعارف، مثلا به سادگی بازبینی روزانه ی ایمیل هایتان در یک ساعت مشخص و در یک بازه زمانی مشخص .

۲- جستجوبرای سرمایه :

راهکار: شبکه سازی کنید و خلاق شوید. بی شک کارآفرینان با وام و بدهی کار را شروع می کنند. برای شما نیز جهت فراهم نمودن مقدمات کسب وکارمسیری به غیراز زحمت و تلاش، ازطریق ایجاد ارتباطات موثرو مشتریان احتمالی، متصورنخواهدبود. زمان آن است که خلاق شوید. مثل یک کارآفرین فکرکنید و از کنج اتاق کارتان بیرون بیایید و تمام گزینه های ممکن برای سرمایه را بررسی و پس از بالا و پایین کردن آنها ، بهترین را انتخاب و بلافاصله وارد عمل شوید.

۳- ضرورت کامل و بی نقص بودن.

راهکار: استرسی برای یک کار کامل و بی نقص به خود راه ندهید ، فرض کنید می گویید:” من به یک لوگو احتیاج دارم” توجه داشته باشید کسی چندان به لوگوی شما و یا فونتی که در وب سایت شما به کاررفته اهمیت نمی دهد. البته که مهم است تا همه ی جزئیات به درایت مرتب شوند و شما هم حتماً فرصتهایی جهت به انجام برسانیدن آنها خواهید داشت؛ اما درابتدای راه خوب و سودبخش بودن بهتراست از کامل و هرگز به سرانجام نرسیدن. کسی باشید که کار را به نتیجه می رساند حتی اگر کامل و بی نقص نباشد.

۴- عدم برخورداری از دانش و تجربه کافی برای شروع کسب وکار. راهکار: به علت نداشتن تحصیلات عالی ، خودتان را محدود نکنید.

راهکار: همه ی اطلاعات را امروزه به صورت آن لاین می توانید کسب کنید. و البته می توانید از یک راهنما بهره ببرید یا به مطالعه ی منابع آزاد بپردازید. راه های متنوعی وجوددارند تا به دانش مورد نظرتان برسید ، پس در قید مدرک نمانید.

برگرفته از  : ذهن نو زندگی نو

 

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای راهکارهایى براى ۴ ترس باز دارنده شغلى ! بسته هستند

هفت کناه که مى توانند براى شما خوب باشند !

 

سارا مارینوس باور دارد هفت گناه چون شهوت ، حرص و طمع و شکم پرستی و همه اینها همیشه بد نیستند و گاهی می توانند خیلی هم مفید و خوب باشند!

image

دکتر سیمون در کتاب خود می نویسد از لحظه تولد به ما آموختند شهوت، تنبلی، شکم پرستی، خشم، حسادت، حرص و آز و غرورگناهانی هستند که به “هفت گناه” مشهورند و این موضوع را بصورت یکنواخت بر ما تکرار کردند که انجام آنها مساوی است با رفتن مستقیم به جهنم! اما آنها پیچیده تر از آن هستند که ما فکر میکنیم و آنها می توانند برای ما خوب هم باشند

شهوت : اگر شما شهوانی باشید احتمالا در جزئیات و حل و درک مشکلات خوب جلو می روید. شهوت سبب بهبود تمرکز و توجه به جزئیات و تجزیه و تحلیل مشکلات میشود.

شکم پرستی : تحقیقات نشان می دهد مردمی که رژیم غذایی دارند در حل مشکلات بدتر از همه عمل میکنند زیرا به نظر مغز آنها درگیر مسائل مربوط با غذا می شود و یا ممکن است بخاطر نبود قند به بدن و افزایش منابع برای تفکر آماده نباشند. همچنین افردای که غذای زیادی می خورند سخاوتمند ترند! در تحقیقی در یک آزمایشگاه به برخی تکه کیک بزرگی دادند عده ای کیک های خود را خوردند و بقیه گرسنه ماندند و از خوردن کیک ها را برای رعایت رژیم غذایی صرف نظر کردند، سپس از آنها خواسته شد به موسسه خیریه کمک کند، با کمال تعجب کسانی که کیک خورده بودند کمک بیشتری کردند! پس کم خوردن احتمالا شما را خسیس نیز می کند!

طمع : چه کسی می گوید پول موجب خوشحالی نمیشود؟ تحقیقات کاتلین وهز روانشناس نشان می دهد حتی فکر کردن در مورد پول می تواند دردها و سختی های انسان را کاهش دهد. در یک تحقیق عملی بین افرادی که پول واقعی شمارش کردند و کسانی که خورده کاغذ را ورق زدند نشان داد کسانی که پول واقعی شمارش کرده بودند در فرو کردن دستشان در آب گرم درد کمتری احساس کردند! پول به ما حس شکست ناپذیری و غرور می دهد.

تنبلی : خواب ،  سبب افزایش حافظه و توانایی بالا در به خاطر آوردن میشود.

حسادت : اکثر مردم فکر میکنند مقایسه خود با دیگران که از ما بهتر هستند احساس بدی به ما میدهد اما این مقایسه سبب افزایش کارایی شما میشود.

غرور : غرور باعث احساس کنترل بیشتر در شما میشود و شما می توانید آنچه را که در حال وقوع است بهتر کنترل و مدیریت کنید البته نباید این غرور به خودشیفتگی تبدیل شود.

خشم : خشم می تواند ایجاد انگیزه کند و آن را در شما بالا ببرد و استقامت در حل مشکلات را افزایش دهد. خشم می تواند بیانی از استحکام و تسلط باشد و احتمالا می تواند سبب موفقیت شما گردد.

هفت گناه بزرگ که می تواند برای شما خوب باشد

بر گرفته از تهران نود وهشت

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای هفت کناه که مى توانند براى شما خوب باشند ! بسته هستند

آیا شنونده خوبى در گفتگو ها هستید ؟

image

علت اینکه بیشتر مردم بهتر گوش نمی دهند این است که نمی خواهند این کار را بکنند. فقط می خواهند حرف بزنند. بهتر است بدانید که گوش کردن به زحمتش می ارزد، پس باید این کار را انجام دهید.
علت اینکه بیشتر مردم بهتر گوش نمی دهند این است که نمی خواهند این کار را بکنند. فقط می خواهند حرف بزنند. بهتر است بدانید که گوش کردن به زحمتش می ارزد، پس باید این کار را انجام دهید.

بیشتر آدم ها خود را شنوندگان خوبی می دانند، یک جورهایی یعنی شنونده خوب نبودن، ایراد شخصیتی محسوب می شود. اینکه فرهنگ ما عموما به خوب گوش دادن اهمیت می دهد و آن را ویژگی مثبتی می داند باعث تعجب بیشتر است. چون مردم برای بهتر گوش دادن هیچ گونه تلاشی نمی کنند. هیچ کس نمی گوید: «حالم به هم می خورد که شخص ایکس همیشه خوب به حرف هایم گوش می دهد.»قاعده کلی اش این است که باید بیشتر از ۵۰ درصد اوقات گوش کنید. اگر ۵۰ درصد یا بیشتر صحبت می کنید، زیاد حرف می زنید و به اندازه کافی گوش نمی دهید.


مکانیزم دفاعی: مانعی بر سر خوب گوش دادن

تهمت هایی از قبیل«تو به حرف من گوش نمی دهی» فراوانند. متاسفانه تعدادی از موانع موجود بر سر راه شنیدن کم وبیش دیر یا زود در مورد همه صدق می کند. یکی از دلایل خوب گوش نکردن مردم در طول مذاکره کاملا روان شناختی است. به طور کلی آدم ها نمی خواهند خبر بدی دریافت کنند. بعضی ها این مساله را راجع به اطرافیان خود با تمسخر ابراز می کنند: «تو به حرف من گوش نمی دهی، فقط همان چیزی را می شنوی که دلت می خواهد بشنوی.» سخنانی از این دست تقریبا همیشه چندین حقیقت را در خود دارند. در واقع هر کسی کمابیش اخبار بد را غربال می کند. حیوانات از سیستم دفاعی درونی حیرت انگیزی برخوردارند. یکی از مهم ترین مکانیزم ها شنیدن صدای خطر در حال نزدیک شدن است. حیوان قادر است شکارچی، آتش و حتی توفانی را که نزدیک می شود حس کند، حیوانات باید علائم اخطاردهنده را بشنوند و مراقب خود باشند. گرچه انسان ها بسیاری از سیستم های دفاعی مفید خودشان را در مقابل خطر حفظ کرده اند. مواردی چون عقب کشیدن بدن، پلک زدن و جمع کردن بدن، اما آنها یکی از مهم ترین مهارت ها یعنی توانایی شنیدن را از دست داده اند. ظاهرا ما خیلی ساده به این نتیجه رسیده ایم که نشنیدن صدای خطر بسیار بهتر از شنیدن آن و در نتیجه عکس العمل نشان دادن است. مکانیسم دفاعی نشنیدن یا خود را به نشنیدن زدن شاید اثرات روانی خوبی داشته باشد، اما می تواند ما را دچار مشکلات بیرونی بسیاری کند. به نظر می رسد در این مورد حیوانات پیشرفته تر از انسان هستند. فقط وقتی صدای خطر را در یک مکالمه تجاری بشنوید، می توانید مانع آن شوید و آن را درست ارزیابی کنید. فقط در این شرایط است که می توانید با آن مبارزه کنید. در واقع اگر حدس می زنید که خطر در حال نزدیک شدن است، باید خود را وادار به جست و جویی عمیق تر کنید.

یکی از زیان بارترین راه های گوش دادن در موقعیت های شغلی و شخصی گوش دادن با روشی است که من آن را روش «بله اما» می دانم. این وضع زمانی ایجاد می شود که شما در مقابل گفته های دیگران حالت دفاعی می گیرید و اولین پاسخی که از دهان تان خارج می شود «بله اما» است. به صحبت های هر کسی که گوش می دهید، اعم از مشتری، رئیس یا همسرتان، باید پاسخ خودکار «بله اما» را کنترل کنید. این پاسخ ها در شنونده حالتی تدافعی ایجاد می کند. باید اول بگویید: «شنیدم، می فهمم» و سپس پس از مکثی طولانی بگویید: «مساله این است که.» و بعد توضیح دهید به این ترتیب نتایج بهتری به دست می آورید.

ضعف اعتماد به نفس: مانعی بر سر خوب گوش دادن

بیشتر کسانی که به جای گوش دادن زیاد صحبت می کنند، این کار را به دلیل عصبی بودن انجام می دهند. زیاد حرف زدن غالبا ناشی از دلشوره های معمول یا نوعی پوشش بر روی آنها است.

دلشوره، قاتل خوب شنیدن است. این احساس باعث می شود که ذهن شنونده درحالیکه طرف مقابل صحبت می کند به دنبال پاسخ، اظهار عقیده، نقل قول یا روایت فلان ماجرا باشد و به این طرف و آن طرف بپرد. ذهن در حال جنبش از دهان در حال جنبش بیشتر می تواند مانع شنیدن شود.

عموما افرادی که زیاد صحبت می کنند، حتی به سخنان خودشان هم گوش نمی دهند. وسط صحبت شان بپرید و بخواهید حرفشان را تکرار کنند. خواهید دید که به خاطر نمی آورند. آنها حرف می زنند ولی گوش نمی دهند حتی به خودشان.مشغولیت ذهنی هنگام گفت وگو یک عارضه جانبی بسیار بد نیز دارد. وقتی مشغولیت ذهنی دارید گوینده سکوت شما را به معنای گوش دادن و توجه تلقی می کنند، اما وقتی نظر شما را راجع به حرف هایش جویا می شود، شما پاسخی ندارید بدهید چون گوش نداده اید. شما در این مواقع می گویید: «نظری ندارید» یا حتی بدتر می گویید: «هوم؟» یا بدتر ازآن یک اظهارنظر بی ربط می کنید. در چنین مواقعی طرف گفت وگوی شما ارزیابی نادرستی از ضریب هوشی شما می کند و شما را کم هوش می پندارد.

متوجه باشید که این دلشوره ها یا مشغولیت های ذهنی برایتان گران تمام می شود، اگر این دلشوره باعث شود وقتی که باید گوش کنید کنترل کلام از دست تان خارج شود، ممکن است شغل، قرارداد و حتی دوستی هایتان را از دست بدهید. پس خوب گوش کنید

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای آیا شنونده خوبى در گفتگو ها هستید ؟ بسته هستند

رهایى از مشگلات کشنده در زندگى

 

رهایى از مشگلات کشنده

رهایى از مشگلات کشنده

اگر بتوانید اعصاب تان را کنترل کنید هم بدن تان را نجات داده اید و هم شاید زندگی تان را!آخرین باری که برای سی تی اسکن، ام آرآی یا رادیوگرافی رفته اید، یادتان هست؟ شاید پزشک به شما گرفتگی رگ ها، ریه های پر از خلط یا یک استخوان تازه شکسته را نشان داده است، نه؟ اما قطعا پزشک تان به شما نگفته «۵ سانتی متر آن طرف تر از مری، آن زائده قرمزی که شبیه مشت است را می بینی؟ این خشم تو است، به شکل خطرناکی بزرگ شده، بگو ببینم امروز چه کسی شما را عصبانی کرده است؟!»


در حالی که تقریبا هیچ تکنولوژی پیشرفته پزشکی قادر به دیدن احساسات شما نیست، اما احساسات شما می توانند به اندازه سایر ارگان های بدن در سلامت شما تاثیرگذار باشند. محققان می گویند احساسات ما واکنش هایی فیزیولوژیک هستند. این ایده که بدن ما از احساسات و عواطف ما جداست کاملا اشتباه است. این نوشته به نوعی یک کلاس آناتومی به زبان ساده است که شاید پزشک تان هم آن را نداند. در اینجا ارتباط میان عصبانیت، تنهایی و اضطراب را با کمردرد، فشارخون بالا و زوال عقل بررسی خواهیم کرد و اینکه چطور در بدترین شرایط عصبی بتوانید خودتان را کنترل کرده و اصطلاحا فیوز نپرانید.


مشکل شما:
عصبانیت


شما+کله ای که از آن دود بلند می شود= کمردرد؛ این را نتایج مطالعه ای که اخیرا در ژورنال پزشکی درد منتشر شده، نشان می دهد؛ اینکه وقتی آدم ها از عصبانیت منفجر می شوند درد کمر در آنها تشدید می شود. عقیده بر این است که خشم مسیرهای عصبی ای را فعال می کند که تنش های ذهنی را به عضلات اطراف ستون فقرات انتقال می دهد. از طرف دیگر عصبانیت شدید تولید اندروفین ها را سرکوب می کند؛ موادی که باعث کاهش درد می شوند.


راه حل شما:
یک قدم عقب بروید


نخست اینکه خشم خود را تشخیص بدهید. آیا واکنش شما فیزیکی است؟ آیا دارید فحاشی می کنید؟ علت عصبانیت هر چه هست از آن به عنوان یک راهنما استفاده کرده و کمی به عقب برگردید و سعی کنید خود را در جایگاه یک قاضی ببینید. سعی کنید با بررسی کنش و واکنش آن لحظه و آینده بهترین تصمیم را بگیرید نه اینکه صرفا همان لحظه را ببینید. تحقیقات دانشمندان دانشگاه ایالتی اوهایو نشان داده این فرایند برای فاصله انداختن بین شما و آن لحظه فوران خشم بسیار موثر است و می تواند افکار اعصاب خردکن را کاهش داده و از شدت خشم شما بکاهد.

 


مشکل شما:
فرسودگی شغلی


فکر می کنید می توانید از پس ۶۰ ساعت کار در هفته برآیید؟ برای این کار باید قند خون تان را کنترل کنید. مطالعات دانشمندان صرب نشان داده مردانی که سر کار احساس استرس می کنند ۲۱ درصد بیشتر از مردانی که چنین حسی ندارند در معرض خطر ابتلا به دیابت قرار دارند. اگر آنقدر کارتان زیاد است که پشت پرونده ها گم شده اید آن وقت احتمال دارد دچار اختلال خواب شوید؛ چیزی که در نهایت می تواند خطر ابتلا به دیابت را افزایش دهد.


راه حل شما:
بخندید و تحملش کنید


مطمئن ترین راه خلاص شدن از کار و فرار به جایی دور برای تعطیلات است. ولی خب پس تکلیف خرج زندگی چه می شود؟! در این حالت بهترین راه این است که نحوه برخورد با شغل تان را تغییر دهید. تحقیقات دانشمندان دانشگاه کانزاس نشان داده خندیدن در زمانی که تحت استرس هستید می تواند ضربان و فشار وارد بر قلب را کاهش دهد. خوشبختانه لازم نیست مثل یک دیوانه مدام بخندید؛ حتی یک لبخند نصفه نیمه هم می تواند استرس شما را کاهش دهد.


مشکل شما:
بدبینی


افراد بدبین بسیار بیشتر از افراد خوشبین درمعرض خطر سکته مغزی قرار دارند؛ محققان فنلاندی این مسئله را ثابت کرده اند. بدبینی مداوم و پایدار می تواند به عروق خونی شما آسیب زده و باعث اختلال در بخشی از سیستم عصبی شود که عملکرد قلب را کنترل می کند و در نتیجه خطر سکته مغزی (به دلیل نرسیدن خون کافی به مغز) افزایش می یابد.


راه حل شما:
زدن عینک خوشبینی


احتمالا شما یک فرد خوشبین واقعی نیستید اما احتمالا آدمی هم نیستید که ذاتا به طور مداوم نه بگوید و غر بزند. شما صرفا باید حس خوشبینی خود را تقویت کنید مثل ورزیده کردن عضلات! هر هفته بخشی از زندگی خود را در نظر بگیرید (زندگی شغلی، عاطفی، اجتماعی و…) و اینطور فرض کنید که اگر همه چیز خوب پیش برود ۱۰سال دیگر چه شرایطی خواهید داشت. این تمرین بنا بر تحقیقات دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا در ریورساید می تواند دیدگاه کلی شما درمورد کلیت زندگی تان را به شدت بهبود بخشد.


مشکل شما:
تنهایی


شاید در شبکه های اجتماعی ۲هزار دوست داشته باشید اما اگر احساس مرتبط بودن با آنها را نداشته باشید خودتان آن را در قلب تان حس خواهید کرد. نتایج مطالعه ای که اخیرا در دانشگاه شیکاگو صورت گرفته نشان می دهد افراد تنها چهار برابر بیشتر از افرادی که ارتباطات اجتماعی رضایت بخشی دارند با مشکل افزایش فشارخون مواجهه می شوند. حتما خودتان علت ترسناک بودن این مسئله را می دانید؛ افراد منزوی و تنها درصورت افزایش فشارخون به شدت در معرض خطر حمله قلبی قرار می گیرند.


راه حل شما:
کمک بگیرید


مردان از ارتباطات گروهی احساس رضایت فراوانی خواهند داشت، به همین دلیل است که تغییر محل زندگی یا مدرسه یا دانشگاه برای مردان سخت است چون باید دوباره خود را در گروه های جدید وارد کنند تا از این احساس رضایت بهره مند شوند. توصیه محققان بخش جامعه شناسی دانشگاه شیکاگو این است که برای انجام کارهایی که دوست دارید، داوطلب شوید. وقتی در گروه هایی وارد شوید که فعالیت های عالم المنفعه ای انجام می دهند که همه به آن اعتقاد داشته و از انجامش لذت می برند خواه ناخواه دوستی های تازه ای شکل می گیرد.


مشکل شما:
اضطراب


وقتی شرایط سخت می شود اضطراب شما را وادار به واکنش می کند. این غیرعادی نیست اما اگر شما به طور مداوم احساس نگرانی و اضطراب کنید، ممکن است عقل تان را ازدست بدهید! نتایج تحقیق دانشمندان بریتانیایی نشان داده اضطراب می تواند خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش دهد. علت تنش و فشار ذهنی است که سطح گلوکوکورتیکوئیدها را در بدن افزایش می دهد. این مواد که در اصل هورمون های استرس نامیده می شوند در مقادیر بالا می توانند سلول های مغزی را در مرکز حافظه تضعیف کنند.


راه حل شما:
مغزتان را تعلیم دهید


این نسخه را در باشگاه ورزشی انجام دهید: دست کم سه بار در هفته نیم ساعت تمرین هوازی (که ضربان قلب را افزایش دهد) با شدت متوسط انجام دهید. تحقیقات نشان داده این تمرین تاثیری مشابه داروهای کاهش اضطراب دارد. به علاوه فعالیت بدنی، با افزایش سطح اکسیژن مغز به خاطر سپردن و یادآوری اطلاعات را تسهیل خواهد کرد.


مشکل شما:
افسردگی


احساس بی حالی و افسردگی ممکن است آژیر قرمزی برای سرطان باشد. نتایج مطالعه محققان دانشگاه جان هاپکینز نشان داده افرادی که احساس افسردگی دارند ۶۹ درصد بیشتر از افراد شاد و طبیعی درمعرض خطر ابتلا به سرطان قرار دارند. با گذشت زمان، افسردگی با ایجاد اختلال در ترشح هورمون استرس و در نتیجه تغییر چرخه رشد سلولی و برهم خوردن تنظیمات آن، خطر ابتلا به سرطان را افزایش می دهد.


راه حل شما:
واقع گرایی


اعتمادبه نفس ویژگی بسیار خوبی است اما نتایج تحقیقات در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داده افرادی که اعتمادبه نفس بیش از حد طبیعی دارند به شدت درمعرض خطر افسردگی قرار دارند. علت این است که وقتی کسی به اصطلاح بیش از حد خودش را تحویل بگیرد، راه های پیشرفت و بهبود شرایط محدود شده و خطر افسردگی افزایش می یابد، بنابراین شکست را به عنوان یک احتمال بپذیرید. وقتی ضعف های خود را قبول کنید آن وقت به دنبال راهی برای برطرف کردن آنها خواهید رفت.

 

منتشرشده در خواندینهای علمی | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای رهایى از مشگلات کشنده در زندگى بسته هستند

یار مهربان


کتاب، یار دل‌بندی است که از هر معشوقی، وفادارتر است به آدمی. هرگز رهایت نمی‌کند حتا تا دم مرگ. حتا کتاب‌هایی که زمانی تو از آن‌ها بدت بیاید، دامن‌گیرت هستند تا روز قیامت. یکی از سودمندترین کارهایی که تا کنون در این فضای مجازی انجام شده، همین معرفی کتاب است تا شاید از میان صدها معرفی کتاب، یکی دو کتاب ناخوانده صید دوستی دیگر شود و چه بسا بر دامنه کتاب‌خوانان جامعه فارسی‌زبان افزوده گردد.

 دکتر صادق دهقان  ‎پژوهشگر حقوق، شاعر، نویسنده و ویراستار‎ ‎

دکتر صادق دهقان
‎پژوهشگر حقوق، شاعر، نویسنده و ویراستار‎ ‎


میدان‌گاه معرفی کتاب‌های اثرگذار را فلش‌بکی به گذشته می‌دانم که در آن، ردّ پای برخی کتاب‌هایی را بیابم که سبب شده‌اند سلسله کتاب‌های دیگری هم در آن قالب و رشته بخوانم. شاید هم کتاب‌هایی در دوره‌ای از زندگی برایم بسیار جالب توجه بوده‌اند و سلیقه‌ام آن‌ها را پسندیده است و مزه خوب و خوش‌ آن‌ها تا کنون زیر زبانم مانده یا به هر دلیل عاطفی یا غیر عاطفی، خاطره‌آفرین بوده‌اند. برخی از آن‌ها نیز دریچه تازه‌ای را در رشته‌ای علمی که به آن علاقه‌مندم، پیش رویم گشوده‌اند.
چون دو دوست عزیز، حسین ره‌یاب و حبیب صادقی مرا به این میدان فراخوانده‌اند، پاسخ هر دو دوست را جداگانه می‌دهم به این صورت که ده کتاب در پاسخ به فراخوان ره‌یاب و ده کتاب در پاسخ به فراخوان حبیب شماره می‌کنم:
۱٫ انشا و نامه‌نگاری نوین (محمدتقی دانش‌پژوه) به دلیل علاقه‌مند کردن من به ادبیات (شعر و داستان) و نوشتن در سال دوم دبستان و یادآوری خاطره‌های خوب از پدرکلانم.
۲٫ مختارنامه (واعظ هروی) به دلیل بیش از ده بار خواندن آن از سوم دبستان تا سوم راهنمایی.
۳٫ مدیر مدرسه (جلال آل احمد) به دلیل خوانش آن در سال سوم دبستان و آغاز علاقه‌مندی‌ام به داستان‌خوانی.
۴٫ شاعر آینه‌ها (محمدرضا شفیعی کدکنی): خرید آن در روزی بارانی در زمستان به قیمت هشت‌صد تومان با پول کم کم ذخیره شده توجیبی آن هم برای نوشتن تحقیق کلاس تاریخ ادبیات سال چهارم دبیرستان درباره بیدل با یادآوری خاطره استادم، احمد عزتی‌پرور که مرا با بیدل آشنا کرد.
۵٫ دنیای سوفی (یوستین گردر) به دلیل علاقه‌مند کردنم به فلسفه با ترجمه روان حسن کام‌شاد و یادآوری خاطره دوستم،عظیمی که آن را به من معرفی کرد.
۶٫ زنان پرده‌نشین و نخبگان جوشن‌پوش (فاطمه مرنیسی) به دلیل نگاه تازه و انتقادی آن با یادآوری خاطره بیش از یک دهه دوستی‌ام با سعید علی‌خانی که مرا با این کتاب آشنا کرد.
۷٫ شراب در ساتگین سرخ (حسین فخری) به دلیل روایت جذابش و یک‌بند خواندن آن در تابستان ۱۳۸۳ کابل و تصویر کردن کوچه پس کوچه‌های شهرم (هنگام نخستین دیدار از زادگاهم، کابل).
۸٫ زیر آسمان‌های جهان (داریوش شایگان) به دلیل نگاه‌های انسانی و تازه گفت‌وگوشونده به جهان و جهانیان.
۹٫ از یاد رفتن (محمدحسین محمدی) به دلیل نثر و موضوع داستان و نیز خاطره خودم از محروم بودن از هرگونه رسانه دیداری و شنیداری در روز یازده سپتامبر و فردایش.
۱۰٫ حقوق بشر (سید محمد قاری سیدفاطمی) به دلیل نگاه دقیق، فنی و جامع استادم به مقوله حقوق بشر و یادآوری چند سال دانش‌اندوزی نزد ایشان.
۱۱٫ صلح جاویدان و حکومت قانون (هدایت‌الله فلسفی) به دلیل نگارش ترکیبی ادیبانه، فلسفی و حقوقی استادم در زمینه حقوق بین‌الملل و یادآوری چند سال دانش‌اندوزی نزد ایشان.
۱۲٫ ذِن در هنر نویسندگی (برد بری) به دلیل آموزه‌های خوبش برای نویسندگی و ترجمه زیبای پرویز دوایی.
۱۳٫ ضیافت (افلاطون) به دلیل نگاه ویژه آن به عشق.
۱۴٫ سخن عاشق (رولان بارت) به دلیل نگاه منحصر به فرد آن به عشق و ترجمه شیوای پیام یزدان‌جو.
۱۵٫ این مردم نازنین (رضا کیانیان) به دلیل طنز ظریف و اجتماعی آن.
۱۶٫ چهارصد غزل عاشقانه (غلام‌رضا ارژنگ) برای شعرهای ناب و نایاب و همیشه خوانایش و ایامی که با خوشی و تلخی گذشت.
۱۷٫ آپارتمان (بیلی وایلدر) به دلیل علاقه‌مند کردن من به خوانش نمایش‌نامه‌ و فیلم‌نامه.
۱۸٫ جنایت و مکافات (فئودور داستایوسکی)
۱۹٫ روح پراگ (ایوان کلیما)
۲۰٫ همسایه‌ها (احمد محمود)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از ره‌یاب و صادقی عزیز سپاس‌گزارم. یاران کتاب‌خوانم زیادند، ولی بسیاری از آنان را پیش از این، دوستانی دیگر به معرفی کتاب فراخوانده‌اند. از این رو، از بازفراخوانی‌شان چشم می‌پوشم. پس از میان آن چه باقی می‌ماند، این عزیزان را به معرفی کتاب‌های دوست‌داشتنی‌شان فرامی‌خوانم:
۱٫ محمدحسین محمدی
۲٫ لیلا معظمی
۳٫ ابوذر هدایتی
۴٫ شکریه عرفانی
۵٫ عارف جعفری
۶٫ زهرا زاهدی
۷٫ سرور رجایی
۸٫ زهره کریمیان
۹٫ حسن روزبهی
۱۰٫ کتی نظری
۱۱٫ روح‌الله روحانی
۱۲٫ نرگس صالحی
۱۳٫ زبیر هجران
۱۴٫ آرزو ابراهیم‌پور
۱۵٫ محمد جاویدان
۱۶٫ زینب خاوری
۱۷٫ ارشاد هنریار
۱۸٫ مژگان ساغر شفا
۱۹٫ زهرا نوری
۲۰٫ سالار عزیز‌پور

 

image

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای یار مهربان بسته هستند