سه پند شنیدنى !

 

پند اول
بوقلمونی، گاوی بدید و بگفت: در آرزوی پروازم اما چگونه ، ندانم
گاو پاسخ داد: اگر از تپاله من بخوری قدرت بر بالهایت اوفتد و پرواز کنی
بوقلمون خورد و بر شاخی نشست
تیراندازی ماهر، بوقلمون بر درخت بدید
تیری بر آن نگون بخت بینداخت و هلاکش نمود

 

image

نتیجه اخلاقی
با خوردن هر گندی شاید به بالا رسی، لیک در بالا نمانی


پند دوم
.گنجشکی از سرمای بسیار قدرت پرواز از کف بداد و در برف افتاد
گاوی بر وى گذر کرد و تپاله بر وی انداخت
.گنجشک از گرمای تپاله جان گرفت و به آواز خواندن مشغول شد
گربه ای آوازِ او شنید، جست و گنجشک به دندان گرفت و خورد

 

image

نتیجه اخلاقی
هر که گندی بر تو انداخت، حتماً دشمن نباشد
هر که از گندی بدر آوردت، حتماً دوست نباشد
گر خوشی، دهان ببند و آواز، بلند مخوان


پند سوم
خرگوش از کلاغی بر سر شاخه پرسید
که آیا من نیز میتوانم چون تو نشسته ، کار نکنم؟
کلاغ پاسخ داد: چرا که نه
خرگوش نشست بی حرکت
روباهی از راه رسید و خرگوش را گرفت وخورد

 

  • image 

نتیجه اخلاقی
لازمه ی نشستن و کار نکردن بالا نشستن است

 

 

منتشرشده در خواندنیها | دیدگاه‌ها برای سه پند شنیدنى ! بسته هستند

فعال سازى چشم سوم

image
فعال نمودن آجنا به علم، آگاهی و ظرفیت احتیاج دارد. بدیهی است که فعال شدن چشم سوم قبل از حصول این موارد، می‌تواند فاجعه ایجاد کند. برخی از جویندگان و طالبان به دنبال شیوه‌های فوری و آنی برای فعال سازی چشم سوم می‌باشند. اینان غافل‌اند که در صورت دستیابی به این شیوه‌ها، بزرگ‌ترین ضررها و آسیب‌ها را به خود وارد خواهند نمود.
انجام تمرین‌های منظم و مستمر، زیر نظر مربی آگاه و ورزیده، می‌تواند آجنا را بیدار نماید. دقت نمایید انجام تمرین بدون داشتن و نظارت مربی عالم و عامل، تبعات و مشکلات فراوان به دنبال خواهد داشت. با عنایت به موارد مذکور، در ادامه بحث به بعضی از تمرین‌های مفید برای تحریک آجنا اشاره می‌گردد:
۱ ـ شست‎وشوی حفرات و سینوس‎های بینی که باید زیر نظر استاد و طبق اصول خاصی انجام گردد. این عمل باعث تحریک اعصاب اطراف آجنا می‎شود. سینوس‌ها و سلامت آنها با عملکرد چشم سوم ارتباط دارد.
۲ ـ تنفس سایشی که باید در حضور استاد انجام شود. در این حالت انتهای گلو و کام نرم توسط هوای دم و بازدم به ارتعاش درمی‌آید و این خود باعث ارتعاش غده‌ی صنوبری و غده‌ی هیپوفیز می‎گردد. در تنفس سایشی با تنگ کردن مجرای حلق، دم و بازدم انجام می‎شود، به‌طوری که هوا به سختی وارد و خارج شده و ضمن ایجاد صدا، دیواره‌ی حلق را به ارتعاش درمی‎آورد. این حالت مانند خرخر کردن در خواب می‎باشد و در افرادی که خوابشان سنگین است دیده می‎شود. در تنفس سایشی دم از طریق بینی و بازدم از راه دهان انجام می‎شود. این تمرین بسیار حساس و خطرناک است.
۳ ـ ماساژ دادن و ضربه زدن به پیشانی در حالت آرامش و خلسه باعث تحریک چشم سوم می‌شود. این کار باید با توجه و تمرکز کامل صورت گیرد. با عنایت به ارتباط کالبد فیزیکی با کالبد اثیری، اثرات ماساژ و ضربه بر پیشانی به چشم سوم منتقل می‌شود. این تمرین ابتدا به صورت فیزیکی و سپس به شکل ذهنی انجام می‌شود.
۴ ـ حرکت کره چشم به سمت بالا، پایین، چپ و راست به صورت فیزیکی و ذهنی بر تحریک آجنا مؤثر است. این تمرین نیز در حالت آرامش و خلسه با تمرکز و آگاهی کامل انجام می‌شود.
۵ ـ بالا کشیدن پلک‌ها، ابروها و پوست پیشانی به صورت فیزیکی و ذهنی، در حالت آرامش و خلسه، با توجه و تمرکز نیز تمرین دیگر می‌باشد.
۶ ـ برداشتن پرده‌ی خیالی از جلوی چشمان در حالت مراقبه که به صورت تجسم در ذهن صورت می‌گیرد، هم بر فعال سازی آجنا مؤثر است.
۷ ـ تجسم یک نقطه بر پیشانی، تبدیل آن به یک دایره‌ی کوچک و سپس بزرگ نمودن این دایره تا زمانی که تبدیل به یک دایره با قطر حدود بیست سانتی‌متر شود، هم به عنوان یک تمرین توصیه می‌گردد. این تمرین نیز در حالت آرامش و خلسه انجام می‌شود.
۸ ـ پالایش بیرونی و درونی هم برای تحریک آجنا لازم و ضروری است. پالایش بیرونی به معنای حذف وسایل و چیزهای زاید و اضافی از محیط کار و سکونت می‌باشد. پالایش درونی نیز به معنای حذف افکار زاید و اضافی از مغز و ذهن است.
۹ ـ ذکر گفتن به خصوص در حالت‎های خاص، برای مثال ذکر گفتن در حال سجده و یا ذکر گفتن در حال مراقبه بسیار مفید و مؤثر است. آرام بودن جسم و ذهن، تمرکز داشتن بر آجنا و انتخاب ذکر مناسب از جمله عوامل مهم در این شیوه است. لااله‎الاالله یکی از بهترین ذکرها برای این کار می‎باشد و در منابع دینی نیز توصیه شده است.
۱۰ ـ سجده با آگاهی کامل به آداب ظاهری و باطنی آن و رعایت این آداب، بر فعال شدن چشم دل اثرات بسیار خوبی دارد. در سجده می‌توان همان ذکر معروف سجده‌ی نماز و یا ذکر یونسیه (لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین) را تکرار نمود.
۱۱ ـ گریه کردن به خصوص به بهانه‌ها و نیّات معنوی بر چشم سوم اثرات بسیار عالی می‌گذارد. می‌توان ذکر، سجده و گریه را با هم توأم نمود. این ترکیب یکی از بهترین و قوی‌ترین تمرین‌های مؤثر بر چشم سوم می‌باشد.
۱۲ ـ تجسم آسمان در شب در حالت مراقبه و یا مراقبه‌ی دیداری بر آسمان و قرص کامل ماه در شب نیز از جمله تمرین‌های مفید است. هم‌چنین تجسم چاکرای شماره‌ی شش به صورت ایده‎آل و مراقبه بر آن نیز مؤثر می‎باشد. در این حالت باید فرم، اندازه، رنگ و چرخش این چاکرا به صورت طبیعی و ایده‎آل تجسم گردد.
۱۳ ـ تجسم نهری از نور طلایی که از ناحیه‌‌ی پسین لگن به سمت نخاع و مغز می‎آید و نهری از نور صورتی که از ناحیه‌ی پیشین لگن به سمت نخاع و مغز در حرکت است، به‌طوری که این دو نهر در بالا به هم‌دیگر رسیده، به صورت قوس یکدیگر را قطع می‎کنند. این تمرین نیز باید در حالت مراقبه انجام شود.
۱۴ ـ صرف مراقبه بر چشم سوم نیز مفید است. در این حالت سطح آگاهی تا منطقه‌ی چشم سوم گسترش می‎یابد. برای این منظور پس از آرام نمودن جسم و ذهن، چشم‌ها را بسته، در این حالت به‌طور طبیعی در مرکز چشم سوم قرار می‎گیرید، به شرط آن‌که توجه‌تان فقط بر تاریکی پشت چشم‌ها باشد.
۱۵ ـ برای فعال سازی آجنا می‌‌توان طالب را به حالت خلسه فروبرد و پیشانی بر پیشانی او گذاشت. (چشم سوم استاد بر روی چشم سوم سوژه قرار می‎گیرد)، در این حالت با ارسال مستقیم انرژی از آجنای خود به آجنای سوژه، به فعال سازی چشم سوم کمک می‌شود. برای این تکنیک سوژه روی تخت یا روی زمین در جهت شمال ـ جنوب دراز کشیده و استاد به گونه‎ای بالای سر وی می‎نشیند، که به راحتی بتواند پیشانی بر پیشانی او بگذارد. در این تمرین لازم است استاد و معرفت‌جو هر دو مرد و یا هر دو زن باشند. این تمرین ابداع نویسنده این کتاب می‌باشد.
بدیهی است موارد مذکور فقط لیستی از تمرین‌های چشم سوم می‌باشد، و هر یک از موارد فوق برای اجرا به دستورالعمل خاص اجرایی احتیاج دارد. «باربارا برنن» در کتاب معروف خود (هاله درمانی با دستان شفابخش) نیز تمرین‌هایی برای این منظور ارائه کرده است. «لوبسانگ» رامپا در کتاب چشم سوم از شیوه‎های فیزیکی خشن برای باز کردن چشم سوم که برای وی اتفاق افتاده است، یاد می‎کند.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر ارزشمند نمونه می‌فرمایند: «ایمان و عمل صالح چشم دل را بینا می‌کند.» (تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۱۴۱). علامه طباطبایی ـ مفسر کبیر قرآن ـ نیز معتقد است که: «آن مانعی که میان مردم و خدا حائل شده همانا تیرگی گناهان است که مرتکب شده‌اند و این تیرگی‌ها است که دیده دل‌های ایشان را پوشانده و نمی‌گذارد که به مشاهده پروردگار خود تشرف یابند، پس معلوم می‌شود که اگر گناهان نباشد جانها خدا را می‌بیند نه چشم‌ها.» (ترجمه المیزان، ج۸ ، ص۳

برگرفته از کتاب متافیزیک وچشم سوم 

دکتر مطلب  برازنده، انتشارات نوید

Reference: Dr Motaleb Barazandeh, Metaphysics and Ajna, Navid publications, 1383

منتشرشده در متافیزیک | دیدگاه‌ها برای فعال سازى چشم سوم بسته هستند

چگونه خاطراتِ بد گذشته را از ذهن خود پاک کنیم

image

 

یکی از عوامل افسرده گی یادآوری خاطرات بد است چگونه آنرا پاک نماییم:

فراموش کردن گذشته می‌تواند کنار آمدن با مرگ، طلاق یا برهم خوردن رابطه‌ها را شامل شود. توصیه‌هایی که برایتان آورده‌ایم کمکتان می‌کند با گذشته خداحافظی کنید و به سمت آینده پیش روید . فراموش کردن گذشته، چه به معنای ترک یک رابطه عادتی یا سوگواری از مرگ عزیزی باشد یکی از سخت‌‌ترین کارهاست. حتی با اینکه آن رابطه‌، رابطه‌ای ناسالم بوده اما هنوز هم برای جدا شدن از آن مشکل دارید. آسان نیست، اما راه‌های عملی وجود دارد که کمکتان کند گذشته‌تان را فراموش کنید. اما قبل از اینکه با گذشته خداجافظی کنید، لازم است با خاطرات و تجربیاتتان روبه‌رو شوید.
قدم هایی برای فراموش کردن گذشته

۱ – بنویسید، حرف بزنید، طراحی کنید، نقاشی کنید، وگرنه به دام خاطراتتان می‌افتید. فراموش کردن گذشته یعنی احترام گذاشتن به خاطراتتان.
۲ – احساسات و عواطف مربوط به خاطرات دردناک را با شستن آنها از ذهنتان فراموش کنید – شاید در طول آن احساس وحشتناکی داشته باشید اما بعد از آن آرام و راحت خواهید شد. با زندگی کردن دوباره با آن خاطرات، فراموششان کنید.
۳ – در صورت امکان به عقب برگردید و با آدم‌هایی که در آن خاطرات کنارتان بودند صحبت کنید. فراموش کردن گذشته می‌تواند به معنی برگشتن به گذشته باشد.
۴ – احساسات واقعی‌تان را تقسیم کنید؛ اگر درست بود اعتراف کنید. فراموش کردن گذشته به معنی ابراز احساساتتان است. اگر لازم است با اشتباهاتتان کنار بیایید، باید گناه و خجالت ناشی از آن را گردن بگیرید.
۵ – اگر لازم است عذرخواهی کنید و بخشش بطلبید. فراموش کردن گذشته به معنی آسیب‌پذیر بودن است.
۶ – با میل غیرقابل کنترل خود به خوردن غذا یا نوشیدن مشروبات الکلی مقابله کنید، درغیراینصورت به خودتان صدمه خواهید زد. فراموش کردن گذشته یعنی دفن کردن غرورتان.
۷ – فراموش کردن یک عزیز – چه همسرتان باشد که از او طلاق گرفته‌اید، چه خواهر یا برادر از دست رفته و چه یک حیوان خانگی، فراموش کردن کار سختی است.
باید بپذیرید که نمی‌توانید برای تغییر گذشته کاری کنید. هر چه در توان داشته‌اید را انجام داده‌اید. وقتی با شکست مواجه می‌شوید، بدانید که تا جاییکه می‌توانسته‌اید خوب، مهربان و موثر بوده‌اید. اگر می‌بایست به عقب برگردید، کار متفاوت‌تری نمی‌توانستید انجام دهید زیرا هر چه در توانتان بوده را همان موقع انجام داده‌اید و همه چیز تمام شده است. گذشته را فراموش کنید.
۸ – خودتان را بخاطر اشتباهاتتان ببخشید. فکر کردن به کارهایی که می‌توانستید یا باید انجام می‌دادید، بی‌تاثیر و ناسالم است. اگر می‌خواهید با اشتباهات یا شکست‌هایتان کنار بیایید، باید بتوانید خود را ببخشید.
۹ – مراقب افکارتان باشید. وقتی می‌بینید که مشغول فکر کردن به گذشته هستید، به آرامی افکارتان را به زمان حال برگردانید.
۱۰ – به ذات و طبیعت زمان اعتماد کنید. مطمئن باشید به مرور زمان التیام یافته و پیش می‌روید. زخم‌هایتان به تدریج رویه بسته و خیلی زود فقط جای آن باقی می‌ماند—البته به شرطی که بتوانید گذشته را رها کنید.
۱۱ – با افراد جدید وارد رابطه شوید. لازم نیست دایره دوستانتان را به کل عوض کنید؛ می‌توانید یک دوستی تازه با یکی از همکارانتان برقرار کنید یا همسایه‌تان را برای صرف قهوه دعوت کنید. اگر درمورد اینکه مشغول کنار آمدن با شکست‌هایتان هستید برای او حرف بزنید، خیلی بهتر خواهید توانست با گذشته دردناکتان خداحافظی کنید.
۱۲ – در مکالماتتان به دنبال تعادل باشید. خیلی مهم است که درد و ناراحتی خود را تقسیم کنید اما به همان اندازه هم مهم است که علاقه‌تان به زندگی دیگران را نشان دهید. رها کردن گذشته یعنی رها کردن خودتان.
۱۳ – دنیایی تازه را تجربه کنید. در یک رشته جدید ثبت‌نام کرده و برای آموزش بروید. برای فراموش کردن گذشته، باید بتوانید از جهت‌ های تازه‌ای به زندگی نگاه کنید.
وقتی می‌خواهید شریک زندگی خود در گذشته را فراموش کنید، باید جدی فکر کنید که آیا عاقلانه است با هم وقت بگذرانید یا باید به کلی او را فراموش کنید. شاید هنوز دوستش داشته باشید و افکار و احساساتتان درمورد او هنوز پیچیده باشد. ایجاد یک وقفه عاقلانه‌ترین کاری است که می‌توانید انجام دهید—شاید بتوانید با این وقفه او را به کلی فراموش کنید.

منتشرشده در خواندنیها | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای چگونه خاطراتِ بد گذشته را از ذهن خود پاک کنیم بسته هستند

چگونه مى توان ایرانى بود !

image


تقریباً دویست سال پیش، در اروپاى عهد روشنگرى «منتسکیو» ـنویسنده و فیلسوف فرانسوىـ با لحنى طنزآمیز و پرکنایه که در سراسر «نامه‌هاى ایرانى» او جلوه دارد، سؤالى تفکرانگیز در دهانِ از حیرت بازماندۀ پاریسی‌هاى کنجکاوى گذاشت که دربارۀ شکل غریب و قصه‌هاى حرمسراى دو مسافر ایرانى ـ آمریکا و ازبک-، از روى تعجب و فضولى پچ‌‌‌پچ می‌کردند و با هیجان تمام می‌پرسیدند:

«چگونه می‌توان ایرانى بود؟».
می‌گویند ادوارد براون انگلیسى وقتى با دانشمندانى برخورد می‌کرد که می‌توانستند به فارسى تکلم کنند، هر زبان دیگر را کنار می‌گذاشت و می‌گفت: «باید فارسى حرف زد؛ چرا که وقتى انسان فارسى حرف می‌زند، احساس می‌کند زبانش انسانی‌تر است.»


نمی‌دانم آیا ایرانی‌هایى که در خانۀ خود با فرزندان ایرانى خویش به زبان فرنگى حرف می‌زنند یا در ادارات، کارگاه‌ها و بیمارستان‌ها مطالب خود را به زبان انگلیسى تقریرمی‌نمایند، از این کلام براون احساس شرمسارى می‌کنند؟
من وقتى در باب گذشتۀ ایران تامل می‌کنم، از اینکه ایرانی‌ها دنیا را به نام دین یا به نام آزادى به آتش و خون نکشیده‌اند، از اینکه مردم سرزمین‌هاى فتح شده را قتل‌عام نکرده‌اند و دشمنان خود را گروه‌گروه به اسارت نبرده‌اند، از اینکه در روزگار قدیم یونانی‌هاى مطرود را پناه داده‌اند؛ ارامنه را در داخل خانۀ خویش پذیرفته‌اند؛ جهودان و پیغمبرانشان را از اسارت بابل نجات داده‌اند؛ از اینکه در قرن‌هاى گذشته جنگ صلیبى بر ضد دنیا راه نینداخته‌اند و محکمۀ تفتیش عقاید درست نکرده‌اند؛ از اینکه ماجراى سن‌بارتلمى نداشته‌اند و با گیوتین سر مخالفان را درو نکرده‌اند؛ از اینکه جنگ گلادیاتورها و بازی‌هاى خونین با گاو خشم‌آگین را وسیلۀ تفریح نشمرده‌اند؛ از اینکه سرخپوست‌ها را ریشه‌کن نکرده‌اند و بوئرها را به نابودى نکشانیده‌اند؛ از اینکه براى آزار مخالفان ماشین‌هاى شیطانى شکنجه اختراع نکرده‌اند و اگر هم بعضى عقوبت‌هاى هولناک در بین مجازات‌ها … بوده، آن را همواره به چشم یک پدیدۀ اهریمنى نگریسته‌اند، و از اینکه روى‌هم‌رفته ایرانی‌ها به اندازۀ سایر اقوام کهنسال دنیا نقطه ضعف اخلاقى نشان نداده‌اند، احساس آرامش و غرور می‌کنم.


و در این احوال، اگر سؤال سمج و تأمل‌انگیز منتسکیو و پاریسی‌هاى کنجکاوش یقه‌ام را بگیرد و باز از من بپرسد: «چگونه می‌توان ایرانى بود؟» جواب روشنى براى آن آماده دارم؛ جوابى که خود سؤالى دیگر است: «چگونه می‌توان ایرانى نبود؟». گمان دارم نسل تازه‌اى که حالا دارد به عرصه می‌آید و حتى نسل‌هایى که می‌بایست شاهد استمرار تاریخ و فرهنگ ایران باشند نیز می‌خواهند همین جواب غرورانگیز را در برابر سؤال منتسکیو داشته باشند. در این‌ صورت، می‌بایست نه فقط خودشان این عنصر اخلاقى و انسانى را که در فرهنگ ایران هست، حفظ کنند؛ بلکه از طرف ما نیز باید این اندازه سعى شود که با ایجاد تزلزل در این آرمان‌هاى انسانى، امید آنکه در آینده هم ایرانى مثل ایرانى گذشته ملامت‌ناپذیر بماند، از بین نرود.

? دکتر عبدالحسین زرین‌کوب

 

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده , | دیدگاه‌ها برای چگونه مى توان ایرانى بود ! بسته هستند

مرتضى خان نى داوود

 

image

موسیقی اصیل ایرانی همواره وام دار خدمات ارزشمند مرتضی خان نی داوود میباشد. مردی که در بقا و غنای این هنر قدم برداشت و به آن جان دوباره بخشید. این پیر نغمه سرا بنیانگذار دایره المعارف موسیقی اصیل ایرانی است.
او در سال ۱۲۷۹ شمسی در یک خانواده هنردوست و هنر پرور یهودی در تهران دیده به جهان گشود. پدرش “بالاخان” نوازنده ی تنبک بود و منزلش محفل بسیاری از موسیقیدانان هم عصر خودش. در زمانی که نه موسیقی هنر شناخته میشد و نه موسیقیدانان هنرمند، مرتضی در محضر شیفتگان موسیقی رشد کرد. هفت ساله بود که پدر به استعداد او پی برد و او را بدست استاد “میرزا حسینقلی” از بزرگترین استادان به نام زمانه سپرد. بدلیل خردسالی، پدر او را همراهی میکرد. مرتضی پس از درگذشت استاد نزد “درویش خان” بهترین شاگرد او آنچه از ردیف موسیقی آموخته بود تکمیل کرد. چنان عاشقانه درس استاد را می آموخت که درویش خان تمامی زیر و بم هنر خود را بر او باز گشود. درویش خان خود از ناموران موسیقی است که بدلیل انقلابی که در موسیقی به پا کرد نامش جاودان است.
مرتضی خان در محضر این استاد مدال‌های طلا، نقره و برنز همچنین تبرزین زرین که نشان شاگردان ممتاز بود را به دست آورد. او پس از فوت درویش خان در سن بیست سالگی از وزارت فرهنگ برای تاسیس مدرسه موسیقی مجوز گرفت و بعنوان قدردانی و بزرگداشت یاد استاد آن را “مدرسه درویش” نام گذارد و اموزش و تعلیم شاگردان دوریش خان را به عهده گرفت. هنرمندانی چون قمر الملوک وزیری، ارسلان درگاهی و ملوک ضرابی در مدرسه او درس گرفتند و پا به عرصه ی موسیقی گذاشتند.
مرتضی خان در سال ۱۳۱۹ ه.ش. همزمان با گشایش رادیو ایران همکاری با این سازمان را آغاز کرد و به مدت ده سال در این اداره فعالیت مستمر داشت. وی در برنامه‌های موسیقی رادیو با هنرمندانی چون هجوی، علی اکبر شهنازی، ابوالحسن صبا، حبیب سماعی همراه بود. همزمان با اجرای برنامه در رادیو به تدریس در مدرسه ادامه داده و در عین حال روی اشعار ملک الشعرا، رهی و پژمان بختیاری برای خواننده هایی چون قمر، ملوک ضرابی، بنان، ادیب خونساری، روح انگیز و جواد بدیع زاده تصنیف می ساخت و گاه همراه با آنان تار می نواخت. وی به مبانی موسیقی سنتی و اجرای اصیل آن ایمان داشت. به شدت مخالف اختلاط موسیقی غربی با موسیقی و ردیف‌های ایرانی بود.
در سال ۱۳۵۰ در سن ۷۱ سالگی وزارت فرهنگ از او دعوت کرد تا از ردیف‌های موسیقی ایرانی، دستگاهها و گوشه‌ها به صورت نوار نمونه هایی ضبط کند. وی با وجود کهولت سن از این دعوت استقبال کرد و به منظور حفظ و زنده نگاه داشتن موسیقی ایرانی، ردیف‌های موسیقی را در ۲۹۷ نوار ضبط نمود. ابتدا دستگاه و ردیف را معرفی و سپس آنرا می نواخت. تهیه ی این دایره المعارف یکسال و نیم به طول انجامید. استاد دریافت پاداش برای خدمت خود را رد کرد و این کار را وظیفه ی خود به مملکت و فرهنگ و موسیقی ایرانی اعلام نمود. این اثر مرجعی برای پژوهش و گنجینه ی با ارزشی برای آیندگاه می باشد.
از آثار به یاد ماندنی او میتوان به مرغ سحر، ماه من، مرغ حق و آتش دل اشاره کرد. از دیگر ساخته‌های جاودان و قدیمی او می توان به پیش درآمد اصفهان اشاره کرد که توسط استاد حنانه بازسازی و بر روی سریال پربیننده تلویزیونی “هزار دستان” از ساخته‌های علی حاتمی به اجرا درآمد. ناگفته نماند شعر مرغ سحر، سروده ملک الشعرای بهار می باشد.لازم به ذکر است که مرتضی نی داوود سال ها در خیابان فردوسی تهران مغازه الکتریکی داشت.
نی داوودمرتضی خان نی داوود در تاریخ معاصر موسیقی ایران نامی ماندگار است. وی در طول زندگی خود نمونه ی بارز یک انسان فداکار و نوع پرور بود و نه تنها هیچگونه سود مادی از مدرسه‌اش دریافت نمی کرد بلکه همواره به شاگردان بی‌بضاعت خود کمک می رساند. تمامی کنسرت‌ها و برنامه‌های هنری او به نفع امور خیریه اجرا میشد.
وی در سال ۱۳۱۴ با همسرش محترم آفاری ازدواج نمود، ثمره ی این پیوند دو فرزند دختر و یک پسر می باشد. وی پس از سالها خدمت به فرهنگ ایران در نهم امرداد سال ۱۳۶۹ در غربت (سانفرانسیسکو)، دار فانی را وداع گفت اما نام و یاد او جاودانه ماند

منتشرشده در یاد گذشتگان | دیدگاه‌ها برای مرتضى خان نى داوود بسته هستند