از سنگ ریزه هاى این صحرا بردارید

 

image

تاریک بود ، سردارى روشن بین ودل آگاه   به همراه سپاهیانش از میان ریگزاری می گذشتند. او به سربازانش گفت: از سنگریزه های این صحرا بردارید که فردا چه آنان که سنگریزه برداشته اند و چه آنان که هیچ برنداشته اند، اندوهگین  و پشیمان خواهند شد…
عده ای از سربازان که به سردار اعتماد کامل داشتند تا جایی که توانستند سنگریزه برداشتند و آنهایی که باورشان کمتر بود و تحمل حمل بار اضافه را در خود نمی دیدند، از برداشتن سنگریزه ها شانه خالی کردند.
وقتی از صحرا گذشتند، سردار از آنان خواست که سنگریزه ها را بازدید کنند  . آنها سنگ ریزه نبودند بلکه جواهراتى گرانبها بودند !  که در آن تاریکی تشخیص داده نمی شدند. آن عده که برداشته بودند، پشیمان  بودند که چرا بیشتر برنداشته اند و آنها که برنداشته  بودند، پشیمان  از سرپیچی دستور وبر نداشتن سنگ ریزه ها  ، خلاصه همه پشیمان بودند  
سردار رو به آنها کرد و گفت: بهره بردن از زندگى و فرصت هایى که فراهم میشود وانجام  کار نیک هم مانند این سنگریزه هاست در تاریکى ،  تا مى توانید از مواهب دنیا بهره مند شوید وکار نیک وشایسته انجام دهید  
… حواستان به فرصتـــــــــــــها باشد …
… دستهای انسان هر چه پــــــــرتر، زندگیش پــــــــربارتر .
… فرصتها، جواهــــــــــــــــرند
این نوشته در خواندنیها ارسال و برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.