در تاریخ سیستان آمده است
وقتی که سپاهیان «قُتیبه»(سردارعرب)، سیستان را به خاک و خون کشیدند،مردی چنگ نواز، در کوی و برزن شهر که غرق خون و آتش بود؛از کشتارها و جنایات «قُتیبه» قصّهها میگفت و اشک ِخونین
از دیدگان آنانی که بازمانده بودند، جاری میساخت و خود نیز، خون میگریست…
و آنگاه، بر چنگ مینواخت و میخواند:
«-با این همه غم
در خانه ى دل
اندکی شادی باید
که گاهِ نوروز است …»
اندکی شادی باید که گاه جشن نوروز است
دوستان گرامی!
نیاکان ما برای پاسداشت باور و آیین هاى ایرانی در درازاى تاریخ بهای بسیار سنگینی پرداخته اند؛ بیاییم در پاسداشت آنها و سپردن آن به آیندگان بکوشیم.
نوروز و سال نو ایرانی بر شما و خانواده گرامیتان فرخنده باد
بدین شایستگى جشنى ، بدین بایستگى روزى
تو را در زنگى هر روز جشنى باد ونوروزى