باید بدانیم که به جای انتقام میتوانیم کاری کنیم که نتیجه مثبتتری دارد و آن گفتن این که شما را میبخشم. بخشیدن به معنای تسلیم شدن نیست بلکه به این منظور است که این هم بگذرد. وقتی فرد آزاردهنده را میبخشید از نظر هیجانی دیگر به او پایبند نشدهاید. بخشش شما را از کابوس فرد دیگری خلاص میکند و به شما امکان زندگی پسندیده و آرامی را میدهد.
وقتی آدمی خشمگین میشود ممکن است احساس مسئولیت بیشتری بکند اما بخشش کم کم احساس قدرت بیشتری را القاء میکند. وقتی کسی را میبخشید قدرت صلاح دید شما احیاء میشود. مهم نیست که فرد لایق بخشش باشد، شما سزاوار رهایی هستید.
دلیل دیگری که ممکن است ما را از بخشش باز دارد میتواند احساسی چون ضعف باشد. بعضیها فکر میکنند بخشیدن یعنی این که آنها اشتباه کردهاند و حق با دیگری است. بخشش فقط بیرون کشیدن
خنجر از شکم تان است. بخشش همانقدر که برای جسم خوب است برای روان نیز گوارا و خوب میباشد. زنده کردن و زنده نگه داشتن جراحات گذشته برای سلامتی ضرر دارد. ثابت شده است که حتی یادآوری ساده یک واقعه که باعث خشمگین شدن فرد میشود برای قلب استرسآور است. ابتدا احساس های منفی همچون خشم و غمگینی و خجالت را تحمل میکنید، بعد سعی میکنید از آنچه اتفاق افتاده سر در بیاورید یا به بررسی تسکین این پیشامدها میپردازید. بعضی افراد ممکن است هیچ وقت به مراحل نهایی بخشش دست پیدا نکنند.
به خاطر داشته باشید که بخشش همان فراموشی نیست…
نباید آزردگیها را فراموش کنیم این تجربیات در عین ناراحتکننده بودنشان بسیار آموزنده و عبرت دهنده نیز هستند. این تجربیات به ما آموزش میدهند که دوباره قربانی نشویم و دیگران را نیز قربانی نکنیم. بخشش آرامش درونی میآورد. پس بخشنده باشید تا احساسهای مثبت به وجود آمده، راه زندگی بهتر را برای شما هموار کند.