برگرفته از سایت پرتو
ماریا ترسا لیل (Maria Teresa Leal) شرکت تعاونی دوزندگی کوپا-روکا (Coopa-Roca) را در سال ۱۹۸۱ در روسینها، بزرگترین حلبی آباد حومه شهر ریودوژنیرو، راه اندازی کرد، که امروزه بیش از ۱۰۰ کارمند زن در آن مشغول به کار هستند. روسینها به بزرگترین حومه فقیرنشین در آمریکای جنوبی معروف است، جایی که در آن مهاجرین و کارگران در وضعیت بدی به سر می برند و از فرصت های آموزشی و اشتغال محرومند. زنان آفریقایی- برزیلی نصف زنان سفید پوست در آمد دارند و فرصت های تحصیلی و شغلی با وجود تعدد برنامه های توسعه کار آفرینی، بسبار نادر است.ماریا، ازمهارت خیاطی زنان استفاده کرد تا بیکاری را، که یکی ازمهم ترین مشکلات ساکنین این منطقه می باشد، کاهش دهد .
در حالی که بسیاری از برنامه های توسعه برای حل مشکل بیکاری در مناطق فقیر نشین برزیل به بن بست خورده اند و مهارت های کارگران برای تولید محصولات قابل عرضه در بازارهای جهانی نادیده گرفته می شود، ماریا از استعداد خیاطی زنان برای تولید کالای مرغوب و قابل رقابت در بازار های جهانی استفاده کرد. او با آموزش مهارت های بازاریابی و مدیریت به زنان طبفه محروم کمک کرد تا با تولید محصولاتی با کیفیت بالا، سطح زندگی خود را بالا ببرند.
ماریا که به اسم مستعار “تت Tetê ” معروف است، دارای لیسانس علوم اجتماعی و مدرک تدریس در مقطع ابتدایی می باشد. تت زمانی که در دانشگاه دولتى ریودوژانیرو درس می خواند، تئوری های پاییلو فریر (Paulo Freire) را مشتاقانه دنبال می کرد.
در حالی که برای قشر متوسط شهری برزیل، پا گذاشتن به حلبی آبادهای شهر ریودوژانیرو خطرناک و حداقل نادرست تصور می شود، ماریا به این محلات می رفت و با مردم این مناطق ارتباط داشت. او پس از مدتی، به فکر پیاده سازی ایده های “فریر” در مورد آموزش عمومی و حل مشکلات اقتصادی زنان افتاد.
او می گوید: “از زمان دانشگاه، می خواستم کاری متفاوت انجام دهم، اما نمیدانستم دقیقاً چه باید بکنم، تا اینکه روزی با خدمتکار یکی از دوستانم که در محله فقیرنشین روسینها زندگی میکرد، به آنجا رفتم. تا آن زمان درباره وضعیت زندگی در حلبی آبادهای شهر خیلی کم می دانستم. بعد از آن، هر هفته برای بازدید به این محلهها می رفتم و با مشاهده زندگی مردم آنها به دنبال کشف نیازها و استعدادهاشان بودم. در این زمان بود که تصمیم گرفتم با کمک تک تک این افراد، کاری بکنم”.
ماریا سپس برنامه ایی راه اندازی کرد که در آن، از یازبافت زباله (مثل کاغذ و قوطی حلبی) برای بچه ها اسباب بازی درست می کردند. او می گوید ” روزی از تکه پارچه های اضافی در کارگاه استقاده کردم. اغلب مادران شرکت کننده در کارگاه از من خواستند که این پارچه ها را به بچه ها ندهم، چون به عقیده آنها این پارچه ها بیش از حد زیبا بودند. در آن لحظه من در این مادران استعداد و خلاقیتی کشف کردم که بعد ها بنیان شرکت تعاونی خیاطی شد. این شرکت خیاطی به بانوان این امکان را داد تا توانایی های نهفته خود را پیدا کنند و از این توانایی برای کسب درآمد استفاده کنند”.
در آغاز کار تعاونی، زنان خیاط از بازمانده پارچه های کارخانه ها، لحاف و بالش و قالیچه هایی با طرح های متنوع تولید و در بازار محلی به فروش می رساندند. تولیدات این زنان در اوایل دهه ۱۹۹۰ توجه محافل مد در ریودو ژانیرو را بخود جلب کرد و در سا ل ۱۹۹۴، شرکت تعاونی کوپا روکا شروع به دوخت لباس برای سالن های مد کرد.
شرکت کوپا روکا اخیراً برای فروش تولیدات خود با کارخانه سی اند ای (C&A) قراردادی امضا کرده است.
به عقیده تت، پروژه موفق کوپا-روکا نشان میدهد که موسسات کارآفرینی به جای تکیه به منابع مالی برای شروع پروژه، باید از دیدگاه های کارآفرینی در بکارگیری ازتمام منابع موجود استفاده کنند. وی در مصاحبه ای ابراز داشت که به عقیده او “خلاقیت” مهمترین محرک برای تغییر انسانها و بالا بردن میزان آگاهی و مشارکت آنهاست.
ماریا می گوید در ابتدای ورود به شرکت، اغلب زنان آرام و تا حدی خجالتی هستند، اما به تدریج شروع به ایجاد ارتباط و نشان دادن خود می کنند . آنها به ماریا نه به عنوان رییس بلکه به عنوان تسهیل گری نگاه می کنند که هدایت کار را به عهده دارد. به گفته یکی از زنان:
“لیل بدون ما کسی نیست و ما هم بدون او کسی نیستیم”.