یادگرفتن اصول نقد کردن و نقدپذیر شدن تنها در عرصه سیاست و فعالیت های اجتماعی به درد شما نمی خورد، اگر این دو مهارت را نداشته باشید با همسر و فرزندتان هم نمی توانید رابطه خوبی برقرار کنید!
اگر به آقای پارچه فروشی که با بدخلقی و نگاه سنگینش پارچه مورد نظر شما را از لابه لای طاقه ها بیرون می کشد، بگویید رفتارش شما را آزار می دهد چه پاسخی می شنوید؟ اگر بگویید «آقا! چرا امروز اعصاب ندارید» یا اینکه جمله «آقا! اگر حوصله نداری چرا مغازه ات را باز می کنی» را به زبان بیاورید چه واکنشی می شنوید؟ احتمالا در کمتر از یک دقیقه مجبور به ترک حجره اش می شوید یا اینکه چند دقیقه ای را به جنگ لفظی می گذرانید و بعد از مغازه بیرون می زنید.
دلیلش چیست؟ آقای پارچه فروش تحمل یک انتقاد سازنده را ندارد یا اینکه شما بلد نیستید برای نقد کردن او از چه راهی وارد شوید؟ از نظر دکتر محسن حاجی علی اکبر، روانشناس صنعتی و سازمانی هر دو مورد درست است. او در کارگاه های رفتار سازمانی اش، چند جلسه ای را به آموزش راه و رسم نقد کردن و نقدپذیری اختصاص می دهد و می گوید نه تنها ما ایرانی ها نقدپذیر نیستیم، بلکه توانایی درست مطرح کردن انتقادهای مان را هم نداریم و به خاطر همین ناتوانی به روابط مان صدمه می زنیم.
فرزندتان را منتقد بار بیاورید
خانواده تان را چطور اداره می کنید؟ آیا حرف اول و آخر را در خانه شما می زنید یا اینکه تصمیم ها از دل بحث و سنجیدن نظر همه اعضای خانه گرفته می شود؟ اگر شما یا همسرتان تنها تصمیم گیرنده هستید، امیدی به نقدپذیر شدن فرزندتان نداشته باشید. جامعه شناسان می گویند در خانواده های سنتی که اهرم قدرت معمولا پدر حرف اول و آخر را می زند و دستورهای او بی چون و چرا پذیرفته می شوند، در نقدپذیری بسته می شود.
دلیلش هم ساده است؛ بچه هایی که در این خانواده ها زندگی می کنند، اجازه نقد کردن تصمیم های اهرم قدرت را ندارند و در آینده هم به کسی اجازه نمی دهند از آنها انتقاد کند. انگار از همان سال های کودکی در ذهن آنها حک شده که نقد یعنی توهین و تلاش برای لرزاندن قدرت دیگران. این بچه ها که از سال های اولیه زندگی شان با نقد کردن نظر والدین خود و ایستادگی در برابر حرف هایی که گاهی غیرمنطقی هستند بسیاری از امتیازها را از دست داده اند و مهم تر از همه اینکه با خشم و قهر والدین روبه رو شده اند و محبت شان را حتی برای دقایقی از دست داده اند؛ در آینده هم نمی توانند پذیرای انتقادهای دیگران باشند.
معادلات غلط را خط بزنید
معادلات نادرست «اشتباه= بد بودن» و «اشتباه= قطع محبت» یکی از اصلی ترین دلایلی است که ما را از نقد می هراساند. با این اوصاف حتی با عبور از سال های کودکی و وارد شدن به روابط جدی اجتماعی اغلب ما تصور می کنیم فردی که از ما انتقاد می کند، می گوید «تو آدم بدی هستی!»، «تو قرار است به خاطر این اشتباه از حقوقت محروم شوی!» و همین پیش فرضی که ناخودآگاه به ذهن ما می آید، باعث می شود در برابر هر نقد دوستانه و درستی موضع بگیریم، عملکردمان را در مقابل نقاد توجیه کنیم یا با ایجاد تنش و داد و فریاد امتیازی را به دست بیاوریم.
چه باید کرد؟
گرچه پس از گذشت سال ها بسیاری از ما شعار نقدپذیری و سازنده بودن نقد را به زبان می آوریم اما تا زمانی که معادلات گفته شده در ذهن ما جا دارد، نمی توانیم معنای واقعی اشتباه کردن را درک کنیم و تا نقد را به عنوان راهی برای کم کردن اشتباهات نشناسیم، راه به جایی نمی بریم. اگر قرار باشد با جرات بیشتری نقد کنیم و شجاعانه نقد دیگران را بپذیریم، چاره ای جز خط زدن معادلات گفته شده نداریم و باید با این عبارت کنار بیاییم که «اشتباه کردن به معنای بد بودن نیست!» پس اول خودتان این اصل را بپذیرید و اجرایش را هر روز تمرین کنید و بعد آن را به فرزندان تان آموزش دهید.
چطور نقد کنیم؟
با توجه به آنچه گفته شد، فهمیدن دلیل موضع گرفتن شما در برابر نقد دیگران دشوار نیست. انتخاب شیوه ای اشتباه برای مطرح کردن انتقادهاست که سوءتفاهم ها را ایجاد کرده و شما را از شنیدن نقد دیگران گریزان می کند. همین شیوه های اشتباه است که باعث می شود انتقاد همسرتان از لباس شما، از طرف شما «زشت بودن» تلقی شود و گفتن جمله ساده «کجا می روی؟» به فرزند نوجوان تان، از سوی او به عنوان دخالت در کارهایش ارزیابی شود.
اگر شما هنگام نقد کردن همسرتان، فرزندتان یا رئیس اداره تان با خشم یا دلخوری او روبه رو می شوید، احتمالا راه را اشتباه می روید و به شکلی غیراصولی انتقادتان را مطرح می کنید. شاید کمک گرفتن از اصول زیر و آشنا شدن با شیوه درست نقدورزی، به کم شدن فاصله های ارتباطی شما و همسرتان در خانه و شما و همکاران تان در اداره کمک بیشتری کند. پس وقتی می خواهید کسی را نقد کنید کلیشه های ذهنی تان را کنار بگذارید و این موارد را رعایت کنید:
کلی حرف نزنید
کل شخصیت فرد مقابل تان را زیر سؤال نبرید، بلکه همان جنبه ای که از نظر شما نیاز به اصلاح است را مطرح کنید. مثلا برچسب «تنبل» را روی فرزندی که تنها نمره پایینی در درس ریاضی گرفته نچسبانید، بلکه با او مستقیما در مورد ضعف یا کوتاهی اش در آموختن آن درس صحبت کنید؛ آسمان را به ریسمان نچسبانید و تنها در مورد همان اتفاق با او صحبت کنید و با حاشیه پردازی ها درک واقعیت را برایش دشوار نکنید. در غیر این صورت به جای رسیدن به نتیجه، درگیر سوء تفاهم های آزار دهنده و حل نشدنی خواهید شد.
بگویید دقیقا چرا ناراحتید
انتقادتان را توصیفی و شفاف مطرح کنید و برایش توضیح دهید که چرا انتظار دارید روال فعالیتش تغییر کند یا دیگر رفتار خاصی را ابراز نکند. در بسیاری موارد توضیحات گنگ شما که با عصبانیت هم همراه می شود، درک واقعیت و انتظارتان را برای دیگران سخت می کند.
به شخصیتش حمله نکنید
هنگام نقد کردن، فرد مقابل تان را نشانه نگیرید و به شخصیتش حمله نکنید؛ بلکه احساس خودتان را مطرح کنید. به همسرتان نگویید واقعیت این است که تو با دیر رسید ن هایت به من توهین می کنی و مسئولیت خود را نادیده می گیری، بلکه بگویید «من احساس می کنم» دیر رسیدن های تو باعث می شود به کارهای مان نرسیم یا اینکه به او بگویید «احساس» می کنید دیر رسیدن هایش در روند انجام کارهای شما وقفه وارد می کند و اگر زمان دقیق تری را برای حاضر شدن سر قرار مشخص کند، شما هم می توانید بهتر به کارهای تان برسید.
تعمیم ندهید
به اندازه تمام آدم ها در مورد اشتباه تعریف وجود دارد و هیچ کس نمی تواند درک خود از رفتار درست و نادرست را به عنوان «رفتار درست و نادرست» معرفی کند، پس هنگام نقد کردن فراموش نکنید که از «ادراک» خود صحبت می کنید نه از یک واقعیت مطلق و بی چون و چرا، بنابراین بدون هیچ ارزش گذاری و قضاوتی موضوع را مطرح کنید و به همسرتان نگویید «تو بی مسئولیتی و همیشه دیر به قرارمان می رسی!» بلکه تنها بگویید چرا این مسئله برای تان اهمیت دارد و احساس تان بعد از رخ دادن چنین اتفاقی چیست.
زور نگویید
شما هیچ وقت نمی توانید مانع رخ دادن اشتباهات شوید، اما حتما به این موضوع توجه کرده اید که تنظیم و تدوین قانون ها و آیین نامه های داخلی در سازمان ها و مشخص کردن مجازات اشتباهات احتمالی، می تواند مشکل را تا اندازه ای کمتر کند.
پس اگر می خواهید در خانه تان هم احتمال اشتباه کردن اعضای خانواده را پایین بیاورید، بهتر است چنین آیین نامه های نانوشته ای را وضع کنید و با کمک شان اعضای خطاکار خانواده را به اندازه اشتباهی که مرتکب شده اند تنبیه کنید. قطعا مجازات کودکی که در مدرسه تقلب کرده، محروم شدن از آموزش نیست بلکه تنها کافی است از او بخواهید غرورش را زیر پا بگذارد، موضوع را به معلمش بگوید و به خاطر این رفتار از او عذرخواهی کند.
قبل ا زنقد کردن دوباره مرور کنید
باتوجه به اهمیت موضوع بد نیست بار دیگر اصول انتقاد سازنده و درست را با هم مرور کنیم. اگر می خواهید نقد شما فاصله ای در ارتباطات تان ایجاد نکند موارد زیر را رعایت کنید:
انتقاد را متوجه یک رفتار فرد بدانید نه کل وجود و شخصیت او اثرات رفتار فرد مقابل را برایش روشن کنید و بگویید این موضوع چرا اهمیت دارد.
احتمال اشتباه بودن نظرتان را نادیده نگیرید و بگویید ماجرا را تنها از زاویه دید خودتان مطرح می کنید.
شرایط فردی که اشتباه کرده را در نظر بگیرید و قبل از قضاوت، ماجرا را از نگاه او ببینید.
یادتان نرود فرد مقابل شما حتی اگر رفتارش از نظرتان نادرست باشد، ارزش انسانی دارد و شایسته احترام است.
به اشتباه ها نه با اهرم سرزنش و محرومیت، بلکه باتوجه به قانون های از پیش تعیین شده پاسخ دهید.
مجازات را متناسب با خطا در نظر بگیرید و هنگام مجازات کردن کل فعالیت های او را زیر سؤال نبرید.
از یاد نبرید تا عملی نباشد اشتباهی هم رخ نمی دهد و تنها کسی خطا می کند که جرات قدم برداشتن دارد.
” لی لی اسلامی ”
شبکه اینترنتى آفتاب