به مناسبت ۱۴ مهرماه روز تهران
زمانی که دوچرخه به تهران آمد برخی مردم به آنهایی که به این مرکب سوار میشدند “بچه شیطان” و “تخم جن” میگفتند و معتقد بودند که راکبین از طرف شیاطین و پریان کمک میشوند چون بغیر از این کسی نمیتواند روی دو چرخ حرکت بکند و دلیلشان هم این بود که میگفتند مرکبی که اگر کسی آنرا نگه ندارد، خودش نمیتواند خودش را نگه دارد چگونه میتواند یکی را هم بالای خود نشانیده راه ببرد؟! مخصوصا که با سرعت آدم دوندهای هم طی طریق میکرده و از هر طرف و سمت، پیچ و خَم بخورد! پس این کار ممکن نیست مگر آنکه خود آن روروئک را جنیان ساخته و راکبین آنها نیز بچۀ جن ها و شیطان ها میباشند. چنانکه اولین باری که این مرکب به تهران آورده شد دو پسر بچۀ انگلیسی با شلوارهای کوتاه در میدان مشق آنها را به نمایش مردم گذاشتند . پیرها و سالمندانی که به تماشایشان رفتند بسم الله گویان و لاحول زنان و شگفت زده که گویی به تماشای غول و آل و پریزاد رفته اند باز میگشتند و آمدن دوچرخه را یکی از علائم ظهور میگفتند.
اولین دوچرخه سازی به معنای واقعی خود یعنی هم کرایه دوچرخه و هم تعمیر آن بود ده دوازده دکان بالاتر از شمس العماره قرار داشت و متعلق به “حسین آقا شیخ” بود. این حسین آقا با شهامتی غیر قابل انکار بر خلاف قدیمی ها که هر پدیدۀ تازه و نوظهوری را تکفیر و تحریک میکردند، چند دستگاه از آنها را خریده در اختیار مردم میگذارد و چون این وسیله به سرعت مورد استقبال نوجوانان و جوانان واقع میشود، ارمنی ای بنام “ادیک” در اول خیابان منوچهری دکان دیگری دایر مینماید و کم کم دکانهای دیگری به آنها اضافه شدند و دوچرخه عمومیت پیدا کرد.
بر گرفته از طهران قدیم