یکی از مناقشه برانگیزترین تعاریف در حیطهی مسائل مربوط به علم؛ مفهوم «سواد علمی» است. اما به راستی “سواد” چیست؟ توان خواندن و نوشتن و محاسبات ساده ریاضی؟ بهره مندی از دانش عمومی و اطلاعات سطحی؟ یا در اختیار داشتن دانش تخصصی و عمیق؟
نتایج یک پژوهش در دانشگاه هاروارد نشان می دهد که کمتر از ده درصد کارشناسان ارشد میتوانند توضیح دهند “چرا هوا در تابستان، از زمستان گرمتر است“. در پژوهش دیگری که در دانشگاه جرج ماسون انجام شده، بیش از پنجاه درصد دانشجویان کارشناسی ارشد نتوانستند فرق بین اتم و مولکول را به درستی تعیین کنند. در نمونه ای دیگر دکتر هازن Robert M. Hazen از بیست و چهار فیزیکدان و زمینشناس دارای مدرک دکترا خواست تا تفاوت بین DNA و RNA را توضیح دهند. تنها ۳ نفر از پس این پرسش برآمدند. [این نشان میدهد که متخصصان هم در مواردی خارج از تخصص خودشان سواد کافی ندارند. (اما خوشبختانه یک متخصص به ندرت در مورد اموری خارج از تخصص خودش اظهار نظر میکند.)]
اما در مجموع خطر افراد کمسواد ، در توسعه و ترویج شبهعلم به مراتب بیشتر از خطر افراد بیسوادِ مطلق است. افراد در رده کمسواد به نوعی خوشهچینانِ علم هستند، اما عموماً سهمی در تولیدِ علم ندارند. آنها ممکن است به مقوله “علم” ، پیگیری اخبار علمی و مواردی از این دست علاقهمند باشند، اما مشکل اینجاست که اغلب، سرنای علم را از سر گشاد آن میزنند.
آنها راجع به کرمچالهها، جهانهای موازی، سفر در زمان، بوزونهیگز، شبیهسازی و مسأله سلولهای بنیادی، بیگ بنگ، کوانتوم و غیره چیزهایی شنیدهاند و بصورت پراکنده اینجا و آنجا راجع به آنها مطالبی خواندهاند؛ سپس این تصور برایشان پیش آمده که همهی اینها را “میدانند” .
این تصور کاذب ، خطر بزرگی برای ترویج شبهعلم است. چون فرد بصورت نیمبند و آماتوری، حاصل درک خودش از یک موضوع را [که بسیار امکان دارد اشتباه باشد] به دیگران منتقل میکند، نه آن چیزی که واقعاً باید باشد.
مثلاً بسیاری از افراد که حتی کمترین آشنایی با الفبای نظریه کوانتومی در فیزیک جدید ندارند تا جایی که دلشان بخواهد از این نمد برای خود کلاه درست میکنند. [موارد فراوان از محاسبه سرعت فرشتگان تا طیالارض و انواع مدعیات متافیزیکی و ماورایی به کوانتوم نسبت داده میشود]
تصور کنید فردی علاقمند به علم، جایی خوانده که وضع گربهی شرودینگر تا زمانی که در جعبه باز نشود بلاتکلیف است و تا زمان مشاهده معلوم نیست واقعیت چه خواهد شد. ممکن است این فرد تصور کند به همین منوال، ماه در آسمان نیز تا زمانی که مشاهده نشود وجود ندارد. سپس حاصل درک خودش را برای سایرین تعریف کند. مثلاً بگوید: میدانستید که فیزیک کوانتوم میگوید تا زمانی که به ماه نگاه نکنی ماه در آسمان نیست و به محض نگاه کردن به وجود میآید؟!
این درک اشتباه چه از روی ناآگاهی باشد چه برای فضلفروشی، زمینه ترویج شبهعلم در جامعه را فراهم مینماید.
عرفان کسرایی پژوهشگر مطالعات علم دانشگاه کاسل آلمان
این مطلب پیش از این در وبسایت دانستنیها منتشر شده است.