درکلاس روانشناسى دانشگاه

image

قرار بود در کلاس روانشناسی یک جلسه عملی برگزار شود. استاد قفسی بزرگ را نشان داد که یک موش نر درون آن قرار داشت و موش درست در وسط قفس بود. استاد یک تکه کیک را در یک سمت قفس و یک موش ماده را در سمت دیگر قفس نگاه داشت. موش نر به سمت کیک دویده و آن را خورد.سپس استاد طعمه را عوض کرده و یک تکه نان در سمت دیگر قفس گرفت. موش نر این بار هم به سوی نان دوید. این آزمایش ادامه پیدا کرد و استاد هر بار طعمه را عوض کرد و موش نر هر بار به سوی طعمه دوید و در هیچ موردی به سمت موش ماده نرفت
 
استاد (رو به کلاس کرده و) گفت: نتیجه می گیریم که غذا مهمترین جاذبه (برای موجودات) است
 
در این میان صدای یکی از دانشجویان از ردیف آخر کلاس بلند شد که
 
استاد چرا موش ماده را عوض نمی کنید؟  شاید این موش ماده همسر موش نر باشد !
این نوشته در خواندنیها ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.