اگر بتوانید اعصاب تان را کنترل کنید هم بدن تان را نجات داده اید و هم شاید زندگی تان را!آخرین باری که برای سی تی اسکن، ام آرآی یا رادیوگرافی رفته اید، یادتان هست؟ شاید پزشک به شما گرفتگی رگ ها، ریه های پر از خلط یا یک استخوان تازه شکسته را نشان داده است، نه؟ اما قطعا پزشک تان به شما نگفته «۵ سانتی متر آن طرف تر از مری، آن زائده قرمزی که شبیه مشت است را می بینی؟ این خشم تو است، به شکل خطرناکی بزرگ شده، بگو ببینم امروز چه کسی شما را عصبانی کرده است؟!»
در حالی که تقریبا هیچ تکنولوژی پیشرفته پزشکی قادر به دیدن احساسات شما نیست، اما احساسات شما می توانند به اندازه سایر ارگان های بدن در سلامت شما تاثیرگذار باشند. محققان می گویند احساسات ما واکنش هایی فیزیولوژیک هستند. این ایده که بدن ما از احساسات و عواطف ما جداست کاملا اشتباه است. این نوشته به نوعی یک کلاس آناتومی به زبان ساده است که شاید پزشک تان هم آن را نداند. در اینجا ارتباط میان عصبانیت، تنهایی و اضطراب را با کمردرد، فشارخون بالا و زوال عقل بررسی خواهیم کرد و اینکه چطور در بدترین شرایط عصبی بتوانید خودتان را کنترل کرده و اصطلاحا فیوز نپرانید.
مشکل شما:
عصبانیت
شما+کله ای که از آن دود بلند می شود= کمردرد؛ این را نتایج مطالعه ای که اخیرا در ژورنال پزشکی درد منتشر شده، نشان می دهد؛ اینکه وقتی آدم ها از عصبانیت منفجر می شوند درد کمر در آنها تشدید می شود. عقیده بر این است که خشم مسیرهای عصبی ای را فعال می کند که تنش های ذهنی را به عضلات اطراف ستون فقرات انتقال می دهد. از طرف دیگر عصبانیت شدید تولید اندروفین ها را سرکوب می کند؛ موادی که باعث کاهش درد می شوند.
راه حل شما:
یک قدم عقب بروید
نخست اینکه خشم خود را تشخیص بدهید. آیا واکنش شما فیزیکی است؟ آیا دارید فحاشی می کنید؟ علت عصبانیت هر چه هست از آن به عنوان یک راهنما استفاده کرده و کمی به عقب برگردید و سعی کنید خود را در جایگاه یک قاضی ببینید. سعی کنید با بررسی کنش و واکنش آن لحظه و آینده بهترین تصمیم را بگیرید نه اینکه صرفا همان لحظه را ببینید. تحقیقات دانشمندان دانشگاه ایالتی اوهایو نشان داده این فرایند برای فاصله انداختن بین شما و آن لحظه فوران خشم بسیار موثر است و می تواند افکار اعصاب خردکن را کاهش داده و از شدت خشم شما بکاهد.
مشکل شما:
فرسودگی شغلی
فکر می کنید می توانید از پس ۶۰ ساعت کار در هفته برآیید؟ برای این کار باید قند خون تان را کنترل کنید. مطالعات دانشمندان صرب نشان داده مردانی که سر کار احساس استرس می کنند ۲۱ درصد بیشتر از مردانی که چنین حسی ندارند در معرض خطر ابتلا به دیابت قرار دارند. اگر آنقدر کارتان زیاد است که پشت پرونده ها گم شده اید آن وقت احتمال دارد دچار اختلال خواب شوید؛ چیزی که در نهایت می تواند خطر ابتلا به دیابت را افزایش دهد.
راه حل شما:
بخندید و تحملش کنید
مطمئن ترین راه خلاص شدن از کار و فرار به جایی دور برای تعطیلات است. ولی خب پس تکلیف خرج زندگی چه می شود؟! در این حالت بهترین راه این است که نحوه برخورد با شغل تان را تغییر دهید. تحقیقات دانشمندان دانشگاه کانزاس نشان داده خندیدن در زمانی که تحت استرس هستید می تواند ضربان و فشار وارد بر قلب را کاهش دهد. خوشبختانه لازم نیست مثل یک دیوانه مدام بخندید؛ حتی یک لبخند نصفه نیمه هم می تواند استرس شما را کاهش دهد.
مشکل شما:
بدبینی
افراد بدبین بسیار بیشتر از افراد خوشبین درمعرض خطر سکته مغزی قرار دارند؛ محققان فنلاندی این مسئله را ثابت کرده اند. بدبینی مداوم و پایدار می تواند به عروق خونی شما آسیب زده و باعث اختلال در بخشی از سیستم عصبی شود که عملکرد قلب را کنترل می کند و در نتیجه خطر سکته مغزی (به دلیل نرسیدن خون کافی به مغز) افزایش می یابد.
راه حل شما:
زدن عینک خوشبینی
احتمالا شما یک فرد خوشبین واقعی نیستید اما احتمالا آدمی هم نیستید که ذاتا به طور مداوم نه بگوید و غر بزند. شما صرفا باید حس خوشبینی خود را تقویت کنید مثل ورزیده کردن عضلات! هر هفته بخشی از زندگی خود را در نظر بگیرید (زندگی شغلی، عاطفی، اجتماعی و…) و اینطور فرض کنید که اگر همه چیز خوب پیش برود ۱۰سال دیگر چه شرایطی خواهید داشت. این تمرین بنا بر تحقیقات دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا در ریورساید می تواند دیدگاه کلی شما درمورد کلیت زندگی تان را به شدت بهبود بخشد.
مشکل شما:
تنهایی
شاید در شبکه های اجتماعی ۲هزار دوست داشته باشید اما اگر احساس مرتبط بودن با آنها را نداشته باشید خودتان آن را در قلب تان حس خواهید کرد. نتایج مطالعه ای که اخیرا در دانشگاه شیکاگو صورت گرفته نشان می دهد افراد تنها چهار برابر بیشتر از افرادی که ارتباطات اجتماعی رضایت بخشی دارند با مشکل افزایش فشارخون مواجهه می شوند. حتما خودتان علت ترسناک بودن این مسئله را می دانید؛ افراد منزوی و تنها درصورت افزایش فشارخون به شدت در معرض خطر حمله قلبی قرار می گیرند.
راه حل شما:
کمک بگیرید
مردان از ارتباطات گروهی احساس رضایت فراوانی خواهند داشت، به همین دلیل است که تغییر محل زندگی یا مدرسه یا دانشگاه برای مردان سخت است چون باید دوباره خود را در گروه های جدید وارد کنند تا از این احساس رضایت بهره مند شوند. توصیه محققان بخش جامعه شناسی دانشگاه شیکاگو این است که برای انجام کارهایی که دوست دارید، داوطلب شوید. وقتی در گروه هایی وارد شوید که فعالیت های عالم المنفعه ای انجام می دهند که همه به آن اعتقاد داشته و از انجامش لذت می برند خواه ناخواه دوستی های تازه ای شکل می گیرد.
مشکل شما:
اضطراب
وقتی شرایط سخت می شود اضطراب شما را وادار به واکنش می کند. این غیرعادی نیست اما اگر شما به طور مداوم احساس نگرانی و اضطراب کنید، ممکن است عقل تان را ازدست بدهید! نتایج تحقیق دانشمندان بریتانیایی نشان داده اضطراب می تواند خطر ابتلا به زوال عقل را افزایش دهد. علت تنش و فشار ذهنی است که سطح گلوکوکورتیکوئیدها را در بدن افزایش می دهد. این مواد که در اصل هورمون های استرس نامیده می شوند در مقادیر بالا می توانند سلول های مغزی را در مرکز حافظه تضعیف کنند.
راه حل شما:
مغزتان را تعلیم دهید
این نسخه را در باشگاه ورزشی انجام دهید: دست کم سه بار در هفته نیم ساعت تمرین هوازی (که ضربان قلب را افزایش دهد) با شدت متوسط انجام دهید. تحقیقات نشان داده این تمرین تاثیری مشابه داروهای کاهش اضطراب دارد. به علاوه فعالیت بدنی، با افزایش سطح اکسیژن مغز به خاطر سپردن و یادآوری اطلاعات را تسهیل خواهد کرد.
مشکل شما:
افسردگی
احساس بی حالی و افسردگی ممکن است آژیر قرمزی برای سرطان باشد. نتایج مطالعه محققان دانشگاه جان هاپکینز نشان داده افرادی که احساس افسردگی دارند ۶۹ درصد بیشتر از افراد شاد و طبیعی درمعرض خطر ابتلا به سرطان قرار دارند. با گذشت زمان، افسردگی با ایجاد اختلال در ترشح هورمون استرس و در نتیجه تغییر چرخه رشد سلولی و برهم خوردن تنظیمات آن، خطر ابتلا به سرطان را افزایش می دهد.
راه حل شما:
واقع گرایی
اعتمادبه نفس ویژگی بسیار خوبی است اما نتایج تحقیقات در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داده افرادی که اعتمادبه نفس بیش از حد طبیعی دارند به شدت درمعرض خطر افسردگی قرار دارند. علت این است که وقتی کسی به اصطلاح بیش از حد خودش را تحویل بگیرد، راه های پیشرفت و بهبود شرایط محدود شده و خطر افسردگی افزایش می یابد، بنابراین شکست را به عنوان یک احتمال بپذیرید. وقتی ضعف های خود را قبول کنید آن وقت به دنبال راهی برای برطرف کردن آنها خواهید رفت.