فرانسیس بیکن (۲۶ ژانویه ۱۵۶۱– ۹ آوریل ۱۶۲۶)
فیلسوف، انیشمند ، سیاستمدار، دانشمند، حقوقدان و نویسندهانگلیسی بود. بسیاری وی را محور اصلی تحول فکری در قرون وسطیمیدانند تا جایی که او را از بانیان انقلاب علمی میشمارند و پایان سلطه کلیسا بر تفکر را به اندیشههای بزرک او نسبت میدهند
فرانسیس بیکن معتقد بود که «علم بر انسان و جهان تسلط دارد» و «بر طبیعت نمیتوان مسلط گشت مگر آنکه از قوانین آن آگاهی یابیم» و در رد اندیشه کلیسا چنین عنوان کرد که «اگر انسان ذهن خود را معطوف به ماده کند در حدود آن کار میکند و از حدود ماده تجاوز نمینماید». وی معتقد بود که ادراک ما از حقیقت تنها در همان حدی است که مشاهدات ما اجازه میدهد و خارج از حیطه مشاهدات چیزی نمیتوانیم بدانیم. از نظر او ذهن مسئول یافتن روابط در ماده به وسیله مشاهده و تجربهاست و میان علم و عمل و مشاهده فرقی نیست. راهی که وی برای رسیدن به بصیرت و ادراک بهتر از جهان پیرامون پیشنهاد میکند چنین است: «با کسب دانش طبقه بندی مادیات بر اساس ارزش و اعتبار آن، ذهن خود را از تزویر دور دار» و برای رسیدن به آن باید ذهن را از بتهایی که آن را احاطه کردهاند رها سازیم