میکل آنژ گفته است که عشق به ابزارهای سنگتراشی، در کودکی و هنگامی در او ایجاد شد که از پستان دایهی خود شیر مینوشید. اولین تندیس یا نخستین شاهکار هنری خود را در ۲۱ سالگی ساخت. تندیسهای پیتا و داود را پیش از ۳۰ سالگی تمام
کرد. در سی و چند سالگی، پاپ ژولیوس دوم او را به رم فرا خواند تا آرامگاه پاپی باشکوهی از سنگ بسازد. اما به جای آن از او خواسته شد که نقاشی کند. میکل آنژ ابتدا خواست که نپذیرد، زیرا نقاشی چند پیکر بر سقف کلیسایی کوچک در واتیکان، چنگی به دل نمیزد. با اینکه در نوجوانی تعلیم نقاشی گرفته بود، عشق او تندیسسازی بود. اما با اصرار پاپ با بیمیلی پذیرفت که سقف کلیسا را نقاشی کند.
دانشمندان بر این باورند که این پوست خربزه را رقیبان زیر پای او گذاشتند، به این امید که او نپذیرد و مرحمت پاپ را از دست بدهد، یا اینکه بپذیرد و آبروی خود را ببازد. اما بعد از قبول آن کار، تمام وجود خود را وقف آن کرد و طرح سادهی اولیهای از حواریون را به بیش از چهارصد پیکر و ۹ منظره از کتاب «پیدایش» توسعه داد.
او چهار سال آزگار، خود را به سقف کلیسای کوچک سیستین آویزان کرده بود و نقاشی میکرد. میکل آنژ کار را تمام کرد، اما بهایی سنگین پرداخت. کار سنگین، بینایی او را تحلیل میبرد و جسم او را میفرسود. در جایی گفته است که «بعد از چهار سال کار طاقت فرسا و خلق بیش از چهارصد پیکر بزرگتر از اندازهی واقعی، عین جرمیای نبی، احساس پیری و خستگی میکردم. سیوهفت ساله بودم، اما آنقدر پیر شده بودم که دوستان مرا نمیشناختند.
تاثیر احساس تعهد و احساس مسئولیتپذیری میکل آنژ، وسیع و گسترده بود. ولینعمت خود، پاپ، را خشنود کرد و از واتیکان، سفارشهای دیگری گرفت. اما از اینها مهمتر، تاثیری بود که بر جماعت هنرمندان گذاشت. نقاشیهای او بر سقف کلیسای سیستین باعث شد که بسیاری از هنرمندان، از جمله نقاشی نابغه مانند «رافایل»، سبک کار خود را عوض کنند. کارشناسان تاریخ هنر عقیده دارند که شاهکار میکل آنژ مسیر نقاشی اروپا را تغییر داد و بر تندیس سازی و معماری نیز تاثیری به سزا گذاشت.
تردیدی نیست که این کارهای بزرگ، حاصل استعداد میکل آنژ بود، اما اگر تعهد و احساس مسئولیت در کار نبود، تأثیر قابل ملاحظهای بر عالم هنر نمیبخشید. میزان تعهد و احساس مسئولیت او را میتوان در ریزه کاریها و نیز در خلق چشمانداز گستردهی او مشاهده کرد. وقتی از او پرسیدند چرا با آنهمه دقت و پشتکار، در گوشهی تاریک کلیسای سیستین که کسی او را نمیبیند کار میکند، جواب داد که «خدا خواهد دید.»
بر گرفته از : کتاب صفت های بایسته یک رهبر
اثر جان ماکسول ، برگردان عزیز کیاوند