گر تو پنداری به حسن تو نگاری هست نیست

securedownload
ور تو پنداری مرا بی‌تو قراری هست نیست
 
ور تو گویی چرخ می‌گردد به کار نیک و بد
 
چرخ را جز خدمت خاک تو کاری هست نیست
 
سال‌ها شد که بیرون درت چون حلقه‌ایم
 
بر در تو حلقه بودن هیچ عاری هست نیست
 
بر در اندیشه ترسان گشته‌ایم از هر خیال
 
خواجه را این جا خیالی هست آری هست نیست
 
 
              ” شمس تبریزی “
 
این نوشته در هنر و ادبیات ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.