گفتار فردوس بزرگ در باره نوروز


‎‎جمشید شاه پس از آبادانی ایران و فراهم نمون آسایش ایرانیان  بر تخت نشست و به گفته فردوسى بزرک :

….
به فر کیانی یکی تخت ساخت

چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت

که چون خواستی دیو برداشتی


ز هامون به گردون برافراشتی


چو خورشید تابان میان هوا


نشسته برو شاه ِ فرمانروا


جهان انجمن شد بر آن تخت او

شگفتی فرومانده از بخت او


به جمشید بر گوهر افشاندند

مران روز را روز نو خواندند


سر سال ِ نو هرمز فرودین


برآسوده از رنج روی زمین

بزرگان به شادی بیاراستند


می و جام و رامشگران خواستند


چنین جشن فرخ ازان روزگار


به ما ماند از آن خسروان یادگار

 

 

این نوشته در هنر و ادبیات ارسال و برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.