نوشته
دن_اریلی روانشناس و متخصص اقتصاد رفتاری.
نویسنده در کتاب «پشت پرده ریاکاری!» آزمایش های جالبی انجام داده است؛
او در یک رستوران به عدهای از مشتریان چند سؤال میدهد تا آنها در ازای گرفتن ۵ دلار به این سؤالات پاسخ دهند، اما هنگام دادن پول به جای ۵ دلار ۹ دلار میدهد و به گونهای تظاهر میکند که حواسش نیست و اشتباهاً ۹ دلار داده است.
برخی ازمشتریان صادقانه ۴ دلار اضافه را برمی گردانند اما عدهای هم به روی خود نیاورده و ۹ دلار را در جیب میگذارند و رستوران را ترک میکنند!
در آزمایش دیگری همین کار تکرار میشود با این تفاوت که نویسنده در هنگام گفتوگو با مشتریان، تلفن همراهش زنگ میخورد و چند دقیقهای با تلفن صحبت میکند و در انتها از مشتری برای اینکه وسط گفتوگو با آنها، به تلفن همراهش جواب داده عذرخواهی نمیکند و به نوعی بی احترامی میکند!
در این آزمایش تعداد کسانی که ۴ دلار اضافه را برمیگردانند کمتر از آزمایش اول است!
وقتی مشتریان احساس میکنند نویسنده، وقت آنها را بدون عذرخواهی گرفته، درصدد انتقام بر آمده و پول بیشتری که اشتباهاً نویسنده به آنها داده را باز نمیگردانند.
این آزمایش حاوی نکته جالبی است که میتوان از آن برای توجیه اینکه چرا در بعضی مناطق جهان آمار بالایی از ریاکاری و دزدی و ناهنجاری وجود دارد، استفاده کرد؛
مردم زمانی که حس میکنند به آنها از سوی حکومت ظلم میشود یا حق آنها در جایی خورده میشود، هرجا که دستشان برسد سعی خواهند کرد تا با ریاکاری و دزدی این حق خورده شده را جبران کنند.
در واقع این سطح از دزدی و ریاکاری ونا هنجاری در همه جوامع، به نوع تعاملِ حکومتها با مردم بازمیگردد! رفتار دولتها بشدت روی شکلگیری اخلاق در جامعه تأثیرگذار بوده و به سادگی میتواند مرزهای اخلاق را جابهجا کند.
در صورتی که الگوهای رفتاری حاکمیت به شکلی باشد که مردم احساس ظلم کنند، مردم خود را محق به نادیده گرفتن هنجارهای اخلاقی خواهند دانست و ریاکاری و دزدی و تقلب و… در جامعه پررنگ شده و بعد از یک دوره زمانی از اخلاق، تنها نامی باقی خواهد ماند…
☘️