در آسانسور رو باز کردم دیدم یه دختره وایستاده، گفتم؛ خرابه؟ گفت: نه گفتم: پس چرا وایستادی؟!!! گفت: رو در نوشته ظرفیت چهارنفر، وایستادم پر شه دیگه … منو بی خیال ، عادت دارم ولی آسانسور بیچاره رفته سر خیابون مسافر میزنه.
آیا بعد خواندن این متن تحقیر آمیز خنده تان میگیرد؟ مدت زیادی است که جک ها و لطیفه هایی با مضامین تمسخر دختران در فضای مجازی نشر پیدا کرده است.
حالیا که انتشار دهندگان این گونه متن ها خبر ندارند با رواج این مطالب چه ضربه جبران ناپذیری بر ضمیر ناخودآگاه دختران ایرانی وارد می کنند.
وقتی چنین متن هایی در کف جامعه رواج پیدا کرد،دختران هر لحظه باید آماده ی مسخره شدن باشند و پسرانی نا آگاه نیز بطور ناخودآگاه میل به تمسخر دختران پیدا میکنند.چرا که این کار را بارهادرفضای مجازی تمرین کرده اند. .ودختران هم عادت کرده اند به مسخره
شدن.
حال از چنین دختری که خودمان به صورت نامحسوسی شخصیتش را از بین برده ایم انتظار داریم چگونه “مادری” برای نسل بعد ما باشد؟
از چنین دختری چه انتظاری می توان برای ایفای نقش سیاسی اجتماعی و تربیتی در جامعه داشت،وقتی جامعه او را ابزار خنده ی خود کرده است؟
به راستی در قبال خنده ای کوتاه و سطحی چه چیزی را از دست میدهیم؟! بعضی از این مثلا لطیفه ها وجود یک جاذبه جنسیتی خاص را نشان میدهد
این نیز باعث می شود تمام دخترانی که این جاذبیت خاص را ندارند همواره احساس کمبود کنند
در حالیکه اصلا چنین چیزی ملاک نیست اما این متن ها به صورت آرامی این ویژگی خاص را تبدیل به یک ملاک مهم برای مقبولیت در ذهن دختران و البته پسران می کنند
اثر این اقدام کثیف و بی شرمانه که “جاهلانه” درحال فراگیر شدن است به زودی نمایان نمی شود بلکه بخاطر اثرات مخربی که روی روان مردم میگذارد چند سال بعد نه تنها زنان را که مردان جامعه را به باتلاقی عمیق خواهد کشاند
حال سوال اینجاست:
این روند تا کی باید ادامه پیدا کند؟
آیا غیرتی در مردان و اراده ای در زنان ما وجود دارد تا بساط این هرزگی روانی هرچه زودتر جمع گردد؟
یادمان باشد،خشونت علیه زنان،فقط ضرب و شتم نیست.انتشار این گونه متن ها خشونت بزرگی است علیه زنان که همه درآن گناهکاریم