میگویند پسری در خانه خیلی شلوغ کاری کرده بود. همهی اوضاع را به هم ریخته بود.وقتی پدر وارد خانه شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد.
پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت که کودک را تنبیه کند
پسر که دید امروز اوضاع خیلی وخیم است، همه ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را به قصد زدن بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد! خودش را به سینهی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد
این صحنه بسیار زیبا هم که در باغ وحش دانمارک اتفاق افتاده است خیلى دیدنى است
توله خرس در مقابل پرخاش خرسِ مادر،.. و بچه خرس که با نوازش، پاسخ مادر را می دهد
شما هم هر وقت دیدید اوضاع غیر قابل کنترل است به سوی خدا فرار کنید.