«برای کسی که اندیشه نداشتن خشونت را در خود پرورده تمام عالم یک خانواده است. نه ترسی به دل دارد و نه کسی از او میترسد». همین اندیشه رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد. گاندی در طول زندگیاش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد میکرد. او تلاش میکرد با درس گرفتن از اشتباهات و عملکردش به حقیقت برسد. با اینکه گاندی خلاصهای از اعتقادات خویش را در قالب« خداوند حقیقت است» آورده است اما درسهای زیادی میتوان از زندگی او آموخت.با هم برخی از درسهایی که باید از این مرد بزرگ یاد گرفت، مرور میکنیم.
خوشنیت باشید
«پیوند و ارتباط میان بدن و اندیشه ما به قدری نزدیک است که اگر هر یک از آنها از نظم عادی و موزون خود خارج شوند تمامی دستگاه زندگی از آن آسیب خواهد دید.»
از این موضوع میتوان نتیجه گرفت که اساس سلامت به معنای واقعی کلمه داشتن شخصیت و خلوص نیت است و میتوان گفت تمام اندیشههای زشت و شهوات پلید صورتهای مختلف بیماری هستند که باید درمان شوند. من معتقدم اگر اشتباهات با خلوص نیت باشد، هیچ صدمهای به فرد یا دنیا وارد نمیشود. شخصی که به دلیل اشتباهات خود از خدا ترس دارد، خداوند همیشه یار و یاور او خواهد بود. انسان حتی اشتباهات خیلی بزرگ را نیز انجام میدهد، ولی وقتی پی ببرد و بخواهد که تکرار نشود و خواستهاش محکم و از روی ایمان باشد اشتباهات نیز فراموش شدنی هستند.
ببخشید
«شخص ضعیف هرگز نمیبخشد. عفو و بخشش نشانه قدرت است.»
جنگ با بدی همراه بدی هیچ کمکی نمیکند. این شما هستید که انتخاب میکنید چه واکنشی نشان دهید. وقتی این تفکر را وارد زندگیتان کنید، مطمئن باشید درست عمل میکنید. به این ترتیب شما میفهمید که بخشش و رها کردن گذشته در درجه اول به شما و بقیه کمک میکند. ماندن و مرور کردن خاطرات منفی بعد از درس گرفتن از آن دیگر تاثیری ندارد و فقط باعث رنج بیشتر شما میشود. اگر نبخشید به گذشته و البته دیگران اجازه میدهید که احساساتتان را در دست بگیرند. وقتی خودتان را ببخشید از بندها رها میشوید.
تغییر کنید
«باید مظهر تغییری باشید که میخواهید در جهان ببینید.»
اگر خودتان را تغییر دهید، جهان خود را هم تغییر میدهید. اگر شیوه تفکرتان را عوض کنید، میتوانید احساسات و اعمالتان را هم عوض کنید و به این ترتیب جهان پیرامونتان هم تغییر خواهد کرد به این دلیل که این تغییر شما را به عمل وا میدارد. اگر خودتان را عوض نکنید حتی اگر دنیایتان عوض شود شما همان آدم هستید با همان کاستیها، منفیبافیها و … بنابراین آنچه را در آرزوی آن هستید، نخواهید یافت زیرا ذهنتان همچنان منفی است.
پایداری کنید
« ابتدا شما را نادیده میگیرند، بعد به شما میخندند، سپس با شما مبارزه میکنند و در آخر شما پیروز میشوید.»
پایدار و محکم باشید چون به این ترتیب مخالفتهای اطرافتان کمرنگ میشود و مقاومت درونی شما هم جلوی پیشرفتتان را نمیگیرد. موفقیت و پیروزی بهندرت با آن سرعتی که میخواهید به دست میآید. نباید زود خسته شوید. زمان رسیدن به هدف با آنچه شما فکر میکنید فاصله دارد. آنچه بیش از همه باعث شوخطبعی شما میشود این است که شوخطبع باشید به این ترتیب در سختترین زمانها هم انجام کارها راحت است.
خوبی مردم را ببینید و کمک کنید
«من فقط به جنبههای خوب انسانها توجه میکنم. از آنجا که خودم بیعیب و نقص نیستم، علاقهای به کشف خطاهای دیگران ندارم.»
افراد مخلوطی از ویژگیهای خوب و بد هستند و شما هم میتوانید تصمیم بگیرید کدامیک باشید. اگر میخواهید پیشرفت کنید روی خوبی افراد تمرکز کنید. به این ترتیب زندگی برای شما آسانتر میشود. وقتی شما خوبی آدمها را میبینید، راحتتر میتوانید به آنها کمک کنید و بالطبع آنها نیز میل به خوبی پیدا میکنند و به این شکل چرخهای از تغییرات مثبت ایجاد میشود. با تقویت مهارتهای اجتماعیتان میتوانید شخص با نفوذی باشید و این چرخه را تقویت کنید.
همه بشریم
«من ادعا نمیکنم که یک شخص ساده و قابل اطمینان هستم که مانند همه خطا میکنم. همچنین اقرار میکنم آنقدر فروتنی دارم که به خطاهایم اعتراف کنم و قدمهایم را اصلاح کنم.»
وقتی از افراد اسطوره میسازیم حتی اگر کار خارقالعادهای انجام داده باشند، این خطر وجود دارد که دیگر نتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید و با خودتان فکر کنید که نمیتوانید هیچوقت مشابه آنها باشید چون آنها خیلی متفاوتند. بنابراین به یاد داشته باشید که همه ما گذشته از موقعیتهایی که داریم، انسانیم و دوری از خودتخریبی باعث موفقیت میشود. ببینید که کجا اشتباه کردید و درس بگیرید و دوباره تلاش کنید.
از تظاهر دوری کنید
«همیشه بین اندیشه، گفتار و کردارتان هماهنگی ایجاد کنید. همیشه در پی پالودن ذهنتان باشید و خواهید دید که همه چیز درست خواهد شد.»
یکی از پایههای مهارتهای اجتماعی اعتماد است. بدون شک افراد به ارتباط درست و اطمینانبخش علاقه دارند. وقتی اندیشه، گفتار و کردار شما در یک راستا باشد، احساس قدرت و شایستگی خواهید کرد. اگر اعمال شما با آنچه فکر میکنید و بر زبان میآورید یکسان نباشد کمکم باور خودتان و کسانی که به شما ایمان دارند در مورد آنچه میتوانید انجام دهید خدشهدار میشود.
حواستان به همین لحظه باشد
«من نمیخواهم آینده را پیشبینی کنم. من میخواهم به حال توجه کنم. خدا هیچ قدرتی برای کنترل لحظه دیگر به من نداده است.»
بهترین راهحل برای مقابله با مقاومت درونی که مانع انجام کار میشود، زندگی در زمان حال با هر شرایطی است. میدانید چرا؟ چون وقتی در زمان حال به سر ببرید برای دقایق بعدتان نگرانی ندارید و این مقاومت درونی از دست میرود. بنابراین راحتتر میتوانید وارد عمل شوید و بر زمان حاضر تمرکز کنید و به بهترین شکل ممکن عمل کنید.
بیعمل به جایی نمیرسید
«یک مثقال عمل بهتر از یک خروار حرف است.»
اگر دست به کار نشوید، کاری هم انجام نمیشود. بدون شک اهل عمل بودن سخت و دشوار است و همیشه همراه با مقاومت درونی است. ممکن است فقط حرف بزنید، یا مدام درس بخوانید یا مطالعه کنید و با خودتان فکر کنید که به جلو حرکت میکنید، اما باید بدانید که به این ترتیب دستاورد کمی خواهید داشت.«یک مثقال عمل بهتر از یک خروار حرف است.»
اگر دست به کار نشوید، کاری هم انجام نمیشود. بدون شک اهل عمل بودن سخت و دشوار است و همیشه همراه با مقاومت درونی است. ممکن است فقط حرف بزنید، یا مدام درس بخوانید یا مطالعه کنید و با خودتان فکر کنید که به جلو حرکت میکنید، اما باید بدانید که به این ترتیب دستاورد کمی خواهید داشت.
به تعالی برسید
«پیشرفت مداوم قانون زندگی است و کسی که همیشه به دنبال حفظ عقاید خود است تا پایدار و استوار به نظر برسد، خود را در جایگاه غلطی قرار داده است.»
بدون شک زمانی میرسد که فکر کنید کاری از دستتان برنمیآید. حتی ممکن است در موقعیتهای اشتباه قرار بگیرید. شکی نیست که ماندن در چنین جایگاهی مناسب نیست. بیتردید رشد و بالندگی گزینه مناسبتری است.
جملات به یادماندنی گاندی
– عجب زیبا میشد اگر ما همه میتوانستیم آنچه را که انجام میدهیم، اعم از خوردن، خوابیدن، نوشیدن، کار کردن و… همه با حقیقت میبود و آنقدر ادامه مییافت تا در آن حل میشدیم.
– وظایف شخص نسبت به خود، خانواده، وطن و جهان از یکدیگر جدا و مستقل نیستند. نمیتوان با زیان رساندن به خود یا خانواده خود به وطن خویش خدمت کرد. به همین قرار نمیتوان با زیان رساندن به جهان نیز به وطن خود خدمت کرد.
– اگر لحظه به لحظه با خود صادق باشید، دیگر به اثبات اعمال خود نیازی ندارید و اگر در زندگی حادثهای پیش آید، میدانید که مصلحت اوست و ماهیت وجود شما ثابت و سازگار باقی خواهد ماند.