امروز از برم به کجا می روی ؟ مرو
افسرده و ملول ، چرا می روی ؟ مرو
بیرون اگر ز خلوت ما می روی چو آه
باور مکن که از دل ما می روی ، مرو
با درد ما بساز و ز فریاد ما مترس
گر خود به جستجوی دوا می روی ، مرو
دانی که عشق ، زندگی جاودان ماست ؟
گر در هوای آب بقا می روی ، مرو
غارتگر زمانه بود در کمین ما
تنها چرا به دام قضا می روی ؟ مرو
از ما به جز نگاهی و اشکی ندیده ای
گر خسته از نوازش ما می روی ، مرو
من در رهت چو برگ خزان ، اوفتاده ام
تو بی خبر چو باد صبا می روی ، مرو
ابوالحسن ورزی