مزار شاه نعمت الله ولی در کرمان مورد احترام همه گروه ها و طبقات است . یهود و گبر و زرتشتی و مسلمان شیعه و سنی و شیخی و صوفی و اسماعیلی ، همه به زیارت آن می روند و حتی اعتقاداتی هم دارند .
یک خانم زرتشتی کرمانی (ورقائی) که نازا بود و بچه دار نمی شد ، در حرم شاه نعمت الله ولی نذر کرد که اگر بچه اش در رحم نمیرد، یک کناره قالی در برابر سر در حرم شاه قرار دهد . اتفاق بر آن شد که باردار شد ، و به قول ترک ها دو قلو – ( به قول ما پاریزی ها جملو ، و به قول فرانسوی ها ژومل آورد) و البته او هم به نذر خود وفا کرد ، و به جای یک کناره قالی ، دو قالیچه ظریف برابر در ورودی حرم در دو طرف گذاشت.
عجیب تر از آن گوهر خانم قابله زرتشتی بود که باردار نمی شد. و برای یک ماما این بزرگترین مصیبت است . نذر کرد که در صورت باردار شدن ، حرم شیخ علی بابا معروف به شیخ «گوری» را که برق نداشت با یک موتور برق روشن کند. او باردار شد و خرم شیخ را که مرید و سر سپرده شاه نعمت الله ولی بود و در یک فرسخی ماهان ( سکنج) واقع است با موتور نورانی کرد.
پنجاه سال قبل که من در کرمان معلم دبیرستانها بودم ، با شنیدن این داستان ، بیش از پیش به مقام و مرتبت این دو پیر طریقت که مایه برکت ایالت کرمان است پی بردم .
هیچ تعجب نکنید : در قرن بیست و یکم و روزگار کرایه دادن ژنتیکی رحم نیز ، باز تشبث به مقابر متبرکه برای بچه دار شدن ، متروک نشده است . بعد از جنگ عراق و محو صدام که سربازان امریکائی زن و مرد در عراق متوقف شدند ، یک روز زیارت کنندگان حرم حضرت حسین در کربلا متوجه شدند که یک سرباز زن آمریکائی به حرم وارد شده ، در حالی که لباس شخصی بر تن داشت ، و دستمال سبزی در دست داشت به ضریح آن حضرت چسبید ، زائران از حضور این زن متعجب و جویای علت این امر شدند ، وی گفت : زمانی که زائران بسیاری را می بینم که با دستارهای سبز به داخل حرم حسین می روند و نیازهایشان را مطرح می کنند . من هم به دلیل نداشتن بچه ، با پرچم سبز آمدم تا از امام شما بخواهم که پس از سالها بی فرزندی مشکل مرا حل کند . این زن آمریکائی با خود پیمان بسته بود چنانچه خداوند به او فرزندی عطا کند ، نام او را حسین بگذارد.
” ریشه خرافات در تاروپود این کشور تنیده شده است “