بایگانی دسته: خواندینهای علمی

فرشته آرزوها ودرخواست مرد !

یک زن وشوهر خوشبخت در ۶٠  سالگی ، در یک رستوران کوچک رومانتیک سی و پنجمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودن. ناگهان یک فرشته زیبا بالاى سرشان  ظاهر شد و گفت:  چون شما زن ومردی اینچنین مثال زدنی هستید و درتمام این … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندینهای علمی | دیدگاه‌ها برای فرشته آرزوها ودرخواست مرد ! بسته هستند

به من در باره بهشت ودوزخ بگو !

راهب پیری کنار جاده با چشمان بسته, پا های جمع کرده و دستان تا شده نشسته و  در تفکری عمیق فرو رفته بود. ناگهان آرامش او با صدای بلند و خشن یک سامورایی شکسته شد. “پیر مرد! به من در … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندینهای علمی | دیدگاه‌ها برای به من در باره بهشت ودوزخ بگو ! بسته هستند

عزیزم من رز هستم !

در اولین جلسه دانشگاه استاد ما خودش را معرفی نمود و از ما خواست که کسی را بیابیم که تا به حال با او آشنا نشده ایم، برای نگاه کردن به اطراف ایستادم، در آن هنگام دستی به آرامی شانه‌ام … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندینهای علمی | دیدگاه‌ها برای عزیزم من رز هستم ! بسته هستند

ماجرای عشق مالنا و رودان

 لک لک نر در عملی شگفت انگیز همه ساله ۱۳ هزار کیلومتر را برای رسیدن به همسر بیمار و معلول خود پرواز می کند.  مالنا، لک لک ماده ای است که به سبب یک جراحت قدیمی قادربه پرواز نیست ونمیتواند … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندینهای علمی | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای ماجرای عشق مالنا و رودان بسته هستند

حالا من کى مى تونمم برم خونه مون !

فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت. هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در خواندنیها, خواندینهای علمی | دیدگاه‌ها برای حالا من کى مى تونمم برم خونه مون ! بسته هستند