بایگانی دسته: هنر و ادبیات

مشتاق بهار

بگــــذارکه ســربرســر دوش توگذارم تا چشم کُنــــد کـــار، بـــرای تو ببارم چون ابر ِسفرکرده به دریا و در ودشت می آیــــــم و جزاشک ، رهاورد ندارم خون می خورم ازدرد ونپرسی به چه حالم جان می کنم ازهجرونگویی به چه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای مشتاق بهار بسته هستند

بامن بگو سیاوش

بامن بگو سیاوش این چندمین گذارِ تو از کوهِ آتش است؟ سودابه های سودا هر روز، هیمه های هوس را در امتدادِ راهِ تو انبار می کنند ای جسته بارها ز شعله زارها با توسن بلند این بار هم ز … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای بامن بگو سیاوش بسته هستند

در ماهیت عشق

حکایت کنند که در مجمعى سخن از ماهیت شیر به میان آمد یکى گفت : شیر آن است که آن را به پارسى چنین نویسند و به تازی چنان گویند گفتند : آن شیر نباشد که صوتى بیش نیست… شیر … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای در ماهیت عشق بسته هستند

قانون از آسمان نیامده است !

?تصور کنید، مردی که همسرش به شدت بیمار است و چیزی به مرگش نمانده. تنها راه نجات یک داروی بسیار گران قیمت است که در شهر فقط یک نفر هست که آن را می فروشد. مرد فقیر داستان ما، هیچ … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای قانون از آسمان نیامده است ! بسته هستند

زاده شدن رستم

زال ، پس از آنکه همه سختیها را پشت سر گذاشت و شاهنشاه ایران را نیز با خود همراه ساخت تا توانست پیمان زناشویی با ( رودابه) دختر مهراب کابلی ببندد . دیری نگذشت که رودابه را باردار یافت . … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای زاده شدن رستم بسته هستند