بایگانی دسته: هنر و ادبیات

    آمد خزان و بر رخ گل رنگ وبو نماند وز گل بجز حکایت سنگ و سبو نماند زان نقشهای دلکش زیبا به روی باغ از ابر و بادها اثر و رنگ و بو نماند در پای گل که … ادامه‌ی خواندن→

‎این خرو این معرکه،هر چند خواهی بار کن ‎خود تقاضا کرده ای،خود چاره ی این کار کن ‎بر سر بی درد خود بی هوده بستی دستمال ‎دور از عقل است ، رو خود چاره ی این کار کن ‎خویش را … ادامه‌ی خواندن→

   تعبیر “پیر مغان” از کلیدی ترین و پرکاربردترین تعابیر در شعر حافظ محسوب میشه و در یک جمله میشه گفت که (( “پیر مغان” و رویکردها و عملکردش، نمودی از اخلاق آرمانی و ایده آل های مورد نظر حافظه.)) … ادامه‌ی خواندن→