بایگانی دسته: هنر و ادبیات

این نفسى را که نیابم دگر !

بی گنهی نزد شهی محتشم گشت به قتل چو خودی، متهم گفت که تا پرده ز کارش کشند بر سر بازار به دارش کشند چون سخن از دار و رسن شاه گفت مرد توکلت علی الله گفت با لب خندان … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای این نفسى را که نیابم دگر ! بسته هستند

دربارۀ ادعای فاشیستی بودن شاهنامه !

ابن اثیر مورخ و عالم بزرگ دنیای اسلام در حدود هشتصد سال پیش نوشت: شاهنامه قرآن ایرانیان است و امروز که از هم‌گسیختگی اجتماعی در ایران فراگیر شده است، تنها و تنها کتابی که می‌تواند همبستگی اجتماعی را در ورای … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای دربارۀ ادعای فاشیستی بودن شاهنامه ! بسته هستند

حکایتى از کلیله و دمنه

اجازه دهید امروز حکایتی از نصرالله منشی، راوی و مترجم چیره دست کتاب فاخر کلیله و دمنه را تقدیم حضورتان کنم. راستی کلیله و دمنه را خوانده‌اید؟ اگر نخوانده‌اید، نیک بخوانید که در آن گنجهای حکمت نهفته است. بازرگانی بود … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای حکایتى از کلیله و دمنه بسته هستند

که رستم یلى بود در سیستان !

بیت زیر به نام فردوسی سخت مشهور است و حتی ضرب‌المثل شده و به کتاب‌های امثال چه با نام فردوسی و چه بدون نام شاعر راه یافته است: که رستم یلی بود در سیستان / منش کرده‌ام رستم داستان این … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده, هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای که رستم یلى بود در سیستان ! بسته هستند

پدر کش پادشاهى را نشاند

در محدوده آنسوی سیحون تا کاشغر و یارکند و بدخشان  …. ترکی پارسی گوی بنام عبدالرشید خان حکومت میکرد که چون به پیری رسید، فرزندش بنام عبدالکریم را به امارت آق سو نامزد کرد که پسر نپذیرفت!! از او دلیلش … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هنر و ادبیات | دیدگاه‌ها برای پدر کش پادشاهى را نشاند بسته هستند